عاشورا و عدالت شاعرانه

دوستان،
نوش…

عظما همیشه تاکید کرده که هرچه دشمن می‌گوید چرت است چون بهانه است برای پیشبرد دشمنی علیه نظامش ؛
یعنی اگر مسئله هسته‌ای نباشد، ورمیدارد و چیز دیگری را پیراهن عثمان می‌کند…
و اتفاقا یادم هست همان چگونگی ‹رفتار دشمن› را کلمه به کلمه صدام در آخرین مصاحبه تلویزیونی‌اش با غرب
قبل از اینکه بوش پسر از ارتشش شوربا بسازد از طریق مترجم به «تِد کاپِل» که فکر می‌کنم آنرا مجری بود و دوربین و دنیا گفت…

که خدا وکیلی دروغ هم نمی‌گوید این خنیاگر متوهم که باور کرده امام زمان او را صاحب ایران کرده تا تکه تکه بفروشدش و هر کاری که دل فقیهش خواست با آن بی هیچ مسئولیتی و پاسخ‌گویی به احدی بکند!!…

و ما بسیار خرسندیم از بابت مودِس اُوپراندای دژمن که کارشان بسیار درست است!!!
دمشان گرم و آورین به تیم ترامپ که بی هیچ شک و شبهه‌ای می‌داند این جانوران موذی خطرناک جای آخرشان کجا باید باشد:
دَرَک اسفل…

لاکن آمریکا ملاتاریا را خواهد برد، دیر یا زود، به آنجا که عرب نی انداخت، به طور و روشی که حداکثر پیشبرد منافع خویش را نیز در آن روند ببیند… راست می‌گویند اهل فن که این یکی از آن مواقع نادر تاریخ است که منافع ایران با همان آمریکا همخوان و گره خورده است.

و برای همان است که امروز که عاشوراست جناب پومپئو وزیر خارجه‌ی مثل تانک آمریکا با قمه‌ی حقوق بشری آزادی دین و پرستش بر سر متحجر و پوسیده‌ی نظام ولایی زد.

ایول!

معلوم است که جناب تانک پومپئو هم با کوبیدن قمه‌ای آخته از غلاف حقوق بشر و آزادی مذهب بر سر معمم آقا، و زدن زنجیر حقوق بشر بر تنه‌ی کریه او در روز عاشورا،
البته که ید طولایی در «عدالت شاعرانه» دارد!!

پس بدانید که دیر یا زود، ولی بدون شک،
بابی به خاوران هم باز خواهد شد و به تابستان شوم ۶۷.
و بالاخره جنازه‌ی ندا، آن شهید واقعی مظلوم زیبا روی را هم،
از روی آسفالت تاریخم پر دردمان،
برخواهیم داشت…

نوش…



دسته‌ها:نوش نگارش

بیان دیدگاه