سیل، واقعی یا سفارشی!!!

در دو هفته اخیر از گلستان (آق قلا – گمیشان و گنبد) تا لرستان (پلدختر – معمولان و کوهدشت و نور آباد و …) و فارس (شیراز)، خوزستان و کرمانشاه و کردستان و …، درگیر سیلی بوده اند که همزمانی آن با نوروز و خرابی ها و آثاری که بر جای گذاشته است، از شمال تا غرب کشور را درگیر حوادثی کرده است که بی شباهت به فاجعه نبوده و این سوال را برانگیخته است که چرا اینگونه شده است؟!!!

اول، بحران مدیریت را در مدیریت بحران موجب شده و همه را آچماز کرده و فریز، اما این بی برنامگی ها از زمانی شروع شده بود که در دوران رفسنجانی، دولت برنامه های سد سازی گسترده را شروع کرد بدون مطالعه دقیق در مورد سد سازی و سد سازی را نشانه سازندگی می شناخت که در نهایت موجب کم آبی و تخریب کشاورزی شد در سال های بعدی و …

در این زمان به حریم رودخانه های کشور تجاوز شد و ساخت و سازهای غیر استاندارد در بستر خشک آنها که ناشی از خشکسالی و سد سازی و پروژه های انتقال آب و بی برنامگی های زیاد در برنامه ریزی های بلند مدت دولتی بود، بسیار گسترده شیوع یافت.

پروژه های انتقال آب و سد سازی های گسترده و دستکاری در روند طبیعی طبیعت!، خسارات زیادی را وارد آورد مثل خشک شدن و آسیب زیاد به دریاچه ارومیه و هامون و زاینده رود و کارون و گاوخونی و تالاب انزلی و …، کم شدن از مساحت جنگل های شمال (مثلا جنگل های هیرکانی بسیار آسیب دید)، و حتی به کوه های کشور هم این مشکلات آسیب وارد کرد با پروژه های ساخت ساز و معدن و …، و مافیاها در کشور که پشت این برنامه ها بودند همه جا را خوردند!!!

دوم، پروژه هسته ای جمهوری اسلامی!!!

برای غنی سازی گسترده و مخفی باید رآکتورهایی ساخت و برای خنک نگه داشتن آنها که روند غنی سازی را کنترل می کنند، به آب آن هم زیاد، احتیاج است و برای حفظ این آب ها به سدهایی بسیار زیاد احتیاج است و در کشوری نسبتا خشک مثل ایران، با ساخت این سدها به بسیاری جاهای دیگر آسیب وارد می شود، و شاید هدف مخفی از ساختن سدها، سرعت دادن به تحقیقات هسته ای بوده باشد از طرف جمهوری اسلامی!!!

پروژه ای که از پایان جنگ ایران و عراق، استارت زده شد، با کمک فنی پاکستان بویژه (عبدالقدیر خان)، دانشمند هسته ای پاکستانی و کمک های فنی کره شمالی و …، ولی آن جمله «بمب اسلامی» رفسنجانی در نماز جمعه، بازی را تغییر داد و رسما از نیت جمهوری اسلامی پرده برداشت و …، در این میان سپاه که این پروژه ها را مدیریت می کرد به همراه سازمان انرژی هسته ای ایران، روند این تحقیقات مخفی را سرعت بخشید.

حال می رسیم به زلزله های بالای 4 ریشتر درایران که در سال های اخیر بسیار زیاد شده است، شاید آزمایشات زیر زمینی هسته ای باشد که بصورت مخفی در حال انجام شدن باشد و همه می خواهند درباره آن سکوت کنند، شاید هم اینچنین نباشد، ولی مشکوک است!!!

در چنین شرایطی چرا فعالان محیط زیست را آن هم بصورت گسترده دستگیر می کنند، مگر آنها چه چیزی را کشف کرده بودند و کرده اند!!!، شاید رادیو اکتیویته شدن خاک کشور را!!!

و اکنون در نوروز امسال، در این دو هفته، چرا باید باران هایی فرا نرمال و غیر طبیعی ببارد، آیا کسانی می خواهند آثار جرم خود را بشورند!!!، اما مگر این بی سوادان نمی دانند که رادیواکیو را نمی شود شست!!!، و تنها به پخش شدن بیشتر آن و عوارض آن کمک می شود!!!

هر چند هنوز برای این نتیجه گیری شواهد و مدارک محکمی در دست نیست، اما آنقدر هست که حداقل این مورد را با کنار هم گذاشتن حوادثی که بوقوع پیوسته است و نیت های جمهوری اسلامی از برنامه مخفی هسته ای و …، بررسی شود و چنین ایده ای را حداقل طرح نمود!!!

چرا باید درست در مناطقی سیل گسترده بوقوع بپیوندد که در سالهای اخیر بیشترین زلزله های 4 ریشتری مشکوک را داشته است و حتی در سر پل ذهاب و ثلاث باباجانی آن زلزله وحشت انگیز بوقوع پیوست و هنوز هم مردم در چادر زندگی می کنند!!!

اما به غیر از این ایده، مسلما پروژه سد سازی بی برنامه جمهوری اسلامی از زمان دوران «سازندگی» رفسنجانی، موجب چنین حوادثی شده است!!!، که غیر قابل انکار کردن است، هر چند مثلا جهانگیری در روزهای گذشته گفته است: سدها موجب شد جلوی خسارات بسیاری گرفته شود و اکنون منتقدین سد سازی های سال های اخیر به اهمیت سدها پی بردند.

ولی چیزی که فعلا مشخص شده است این موضوع است که بعضی حوادث کم کم بر روی موضوعات سیاسی و جو سیاسی اثر دارد، مثلا حادثه انفجار هسته ای چرنوبیل در اوکراین، موجب آن شد که اوکراینی ها از مسکو بیشتر بریدند و دروغ های مسکو در زمان گورباچف را آشکارتر ساخت، یا زلزله طبس در زمان محمد رضا شاه پهلوی که، مخالفین شاه، از آن موضوع بسیار سوء استفاده کردند بر علیه شاه!!!

حالا هم هرچند بعد از سیل، دولتی ها و سرداران سپاه، به مناطق سیل زده سفر کرده اند و تا زانو در گل فرو رفته اند جلوی نگاه دوربین های خبری!!!، اما مشخص شده است که جور دیگری اینها تا زانو در گل گیر کرده اند!!!، دولت روحانی بویژه خود او باز هم خنثی بوده است و انتقادات زیادی را بر علیه خودش بر انگیخته است و شاید برای پایان دادن به دوران روحانی این انتقادات کمک کند و دوران او را کوتاه تر کند!!!

و مردم هم شاید کم کم جور دیگری بی اندیشند!!!، سالی که سیل نوروزشان را با خود برد و نوروزی از جنسی دیگر را تحویل تاریخ داد!!!، از جنس تغییر در افکار!!!، که شاید این افکار جدید، رژیم بی کفایت را غرق کند در نهایت و موجب آن شود که بالاخره مردم از ماتریکس رژیم که مانند تار عنکبوت آنها را در بر گرفته است عبور کنند، فرار به جلو!!!

و راه درست که تغییر رژیم است، کم کم عملی شود، و این چیزی است که در راه است!!!

به امید اینکه در راه نماند و به مقصد برسد، به سرانجام!!!



دسته‌ها:آزاد اندیشگی

۱ پاسخ

  1. علی جان، نوش…
    و دستتان درد نکند و مرسی برای این که بهانه فراهم کردید که این بگویم:
    برنامه هارپ یا اقلا سامانه آن چیز بسیار پیچیده‌ای نیست و هر کشوری میتواند هر چند تا که دلش بخواهد برای خود بسازد.
    و هارپ نزدیک دو دهه هست که مایه دست هیجان انگیزان و سر کارگزاران رسانه ها بوده.
    اکنون ستون سایبر نظام میتواند از این هارپ استفاده کند و با فیک نیوزش مردم را سر کار بگذارد و از بدبختی اصلیشان یعنی این رژیم و نابخردیهایش به جای دیگری ببرد…
    خلاصه کلام اینکه بگذریم از اینکه هیچ عاقلی در خانه شیشه‌ای سنگ نمی‌اندازد، اگر خدا نکرده فکر کنید آمریکا با هارپ سیل در ایران براه انداخته، یادتان نرود که ایالاتی در آمریکا هم همزمان با ایران دچار سیل های بی سابقه شدند مانند ایالت مینه سوتا…
    داستان واقعی این است که تغییرات غیرقابل انکار اقلیمی زمین ناشی است از گرم شدن خورشید یا ازدیاد انرژی ای که از آن میگیریم است…

    جستجو بفرمایید:

    minnesota flooding 2019

    • نوش …
      دقیقا، و در نمونه تازه آن هم می توان به آتش سوزی گسترده ای که در کشور کره جنوبی بوقوع پیوسته است اشاره کرد.
      بارورسازی ابرها که از سال های گذشته در ایران ظاهرا شروع شده و در سال اخیر هم سپاه با سر و صدای فراوان از آن یاد کرده بود و در بخش های خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی و رسانه های دیگر نوشتاری و مجازی، بسیار پوشش یافت، شاید کار دستشان داده باشد!!!، چون این جماعت کارنابلد در هر کاری که دخالت می کنند «گند» می زنند!!!، و این منم منم های سردارن دهان گشاد این بار شاید از نظر تبلیغاتی به ضد خودش تبدیل شده باشد (یعنی با کنار هم قرار دادن خبر سیل و بارورسازی ابرها توسط سپاه، موجی از انتقادات را به سوی سپاه در پی داشته باشد)، البته بارورسازی ابرها ظاهرا از بعد از جنگ جهانی دوم در بریتانیا شروع شده بود و حتی یک سیل جنجالی را هم ظاهرا در دهه 50 میلادی به ارمغان آورده است به گفته بعضی مستندهای تلویزیونی جهان غرب که در مورد هارپ و روش های دیگر تهیه شده است!!!، ولی اصل بارورسازی ابرها روشی بسیار ابتدایی است که وقتی در دست افرادی ابتدایی از نظر فکری قرار گیرد، می تواند به فاجعه تبدیل شود!!!، سال گذشته درست در زمانی که هواشناسی پیش بینی باران را کرده بود، در بیشتر مناطق ایران نمایندگان ولی فقیه (امام جمعه ها)، نماز باران خواندند و بعد از باران هم نمایشی از شکرگزاری را برگزار کردند، ظاهرا برای عوام!!!، حالا هم احتمالا باید نماز نیامدن باران را اختراع کنند، چون چنین چیزی در احکام شرعی آقایان ظاهرا یافت نمی شود و تنها نماز وحشت است که می شود به آن متوسل شد در زمانی که انسان ترسیده باشد!!!
      و این سیل های زنجیره ای یکی از بدترین نوروزها را رقم زد، و باید منتظر ماند و دید پی آمد این سیل ها، اعتراضات مردمی را به همراه خواهد داشت؟!!!

      • نوش… لاکن من هنوز توانایی لوژیستیک بشر مترقی و صاحب تکنولوژی را در این حد نمیتوانم ببینم که چنان بارش گسترده ای را در پهنای ایران سبب شدن بتوانند، چه برسد به یابوهای اسلامیست … هنوز پایبند بر این عقیده ام که وارد دوره ای شده ایم که بخاطر گرمایش هوای زمین (آنهم بخاطر افزایش فعالیتهای خورشیدی) پی در پی شاهد عواقب آب و هوایی خارق‌العاده آن خواهیم بود. یا ابلفرز!!!

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s