در یک ماه گذشته در ایالات متحده آمریکا، دولت جدید بعد از انجام چند کار تبلیغاتی، هنوز نتوانسته است کار «خاصی» انجام دهد و فعلا در حال محدود کردن کارهای ترامپ است و کمی هم برنامه های دولت قبلی را تغییر داده است.
از دیوار مرزی مکزیک تا برگشتن به سازمان بهداشت جهانی و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، و تشدید قانون استفاده از «ماسک» در مکان های عمومی و ادامه برنامه واکسیناسیون و نزدیک شدن به اروپا و تشدید اختلاف با روسیه.
اما دو مورد «خاص» هم بوده است که برای بایدن – هریس، زیاد خبرهای خوبی نبوده است، کودتا در برمه و استعفاء یکی از مدیران مطبوعاتی کاخ سفید بعلت «بد زبانی» با یکی از زنان خبرنگار، و یک قاضی هم در مورد دیوار مکزیک کمی برای بایدن مشکل درست کرد.
در ضمن صحبت نکردن تلفنی با نخست وزیر اسرائیل تا دو روز قبل و نادیده گرفتن ولیعهد سعودی، «ژست» های سیاسی بایدن – هریس در این مدت بوده است!، و مشخص ننمودن دقیق «راه» سیاسی خود در مورد برجام، و «کلی» گویی در این باره و مذاکره با اروپائیان.
ولی اولین «نوازش» چینی را، بایدن – هریس با کودتا در برمه، شاهدش بودند و کم کم به «سیلی» سیاسی چینی تبدیل خواهد شد!، اگر یادتان باشد در سال پایانی دولت بوش راهب های بودایی در برمه در یک حرکت (اعتراض) سیاسی دست به خودسوزی در خیابان های برمه زدند و چند نفری سوختند!، و اعتراضات سیاسی در برمه بالا گرفت برای مدتی و بعد در زمان اوباما (در دوره اول)، هیلاری که در آن زمان وزیر خارجه آمریکا بود به برمه سفر نمود و حتی با آن سانگ سوچی هم دیدار کرد، کم کم با فشار ایالات متحده آمریکا، نظامیان در برمه عقب نشستند و اجازه دادند که دولتی غیر نظامی (با مشارکت بعضی از نظامیان)، بر سر کار آید، و حزب خانم سوچی برده شد و او در دولت برمه نقشی کلیدی را بازی کرد، البته در این مدت ماجراهای قوم (روهینجا) در برمه بالا گرفت و حتی خانم سوچی مورد انتقاد «مجامع بین المللی» هم قرار گرفت برای سکوت در این مورد.
حالا چینی ها احساس می کنند بایدن مرد عمل نیست و می شود دولت او را نواخت!، و در اولین گام «برگ» نظامیان را در برمه بازی کردند و فعلا هم «گرفته» است!، در گام بعدی کارهایی در کره شمالی صورت خواهد گرفت!، برای مثال فعلا همسر رهبر کره شمالی بعد از یک سال در کنار رهبر «خپله» دیده شده است در مکان های عمومی!، و احتمالا خواهر رهبر قدرت بیشتری را کسب خواهد کرد (اگر اختلافات داخل فامیلی ای مخفی وجود نداشته باشد!)، و بعد شاید «برگ موشکی» دوباره بازی شود!
در مورد روسیه، فعلا «ناوالنی» را بزرگ می کنند اروپا و آمریکا برای فشار بر پوتین، پوتین هم فعلا دارد با کمی صبر جواب می دهد و کم کم با اخراج چند دیپلمات از طرفین، اروپا و روسیه، کمی دچار تشدید اختلاف شده اند، البته این تشدید اختلاف و انرژی گرفتن اروپا در برابر روسیه، بدون «حضور» بایدن – هریس در کاخ سفید امکان پذیر نبود!، و پوتین در سوریه هم کمی عقب نشینی «تاکتیکی» کرده است، با برچیدن یک پایگاه نظامی روسی در سوریه (که رسانه ها علتش را بمباران احتمالی اسرائیل عنوان کرده اند، که درست بنظر نمی رسد!)، علت اصلی آن شاید «آینده نگری» پوتین باشد!، چون احتمالا طرح های قدیمی در دولت بایدن دوباره زنده خواهد شد در سازمان CIA و بعد ممکن است «حشاشین» دوباره به صحنه برگردند در سوریه!، و بهترین هدف آنها سربازان روسی خواهد بود!، مثل دوران دهه هشتاد میلادی در افغانستان.
دولت بایدن، حوثی های یمنی را هم از فهرست سازمان های تروریستی خارج کرده است به بهانه کمک رسانی به مردم یمن!، در اولین گام امارات متحده عربی یک پایگاه نظامی خود را در اریتره نابود کرده است، چون می خواهد با حوادث در حال وقوع و تغییرات سیاسی جدید خود را تطبیق دهد!، و در گام بعدی وزیر خارجه امارت هم تغییر کرده است و شخصی جای او را گرفته است که قبلا در تهران سفیر بوده است، این مورد هم برای «بازی» خوانی بهتر حوادث صورت گرفته است، قطری ها هم به همراه عمانی ها دوباره فعال شده اند در پشت پرده و احتمالا «رابط» بین ایالات متحده و جمهوری اسلامی هستند، اما قطری ها با برنامه های خود در حمایت از «اخوانی» ها دوباره ممکن است در آینده مشکل درست کنند در منطقه!، چون دوباره حمایت های مالی قطری ها با حمایت های سیاسی «شهرک لندن»، شاید اخوانی ها را به صحنه برگرداند، اما بازی تغییر کرده است و در چارچوب «قدیمی» شاید امکان پذیر نباشد! ولی فراموش نشود که اکنون دولت بایدن در آمریکا بر سر کار است و نه ترامپ!، و این یعنی افزایش شانس اخوانی ها و دار و دسته!، و قطری ها هم به همین امید، برنامه ریزی می کنند و چشم انتظار خواهند ماند تا در زمان مناسب «برگ» خود را بازی کنند!
اردوغان در ترکیه هم دچار «توهم» «کردی» بایدن شده است (البته این مورد را رسانه ها می گویند)، و برای همین هم بر کردها بیشتر فشار وارد می کند و حتی دوباره شمال عراق را بمباران کرده است، ولی احتمال فعال شدن طرح های قدیمی از نوع «فوکویاما» و غیره!، دوباره شانسش بیشتر شده است و اگر اینگونه باشد!، در دولت بایدن بعد از پایان پاندمی کرونا، این طرح ها فعال خواهد شد!، مثلا با «بهار» عربی دوم!، که فعلا کاریکاتورش را در تونس در هفته های قبل شاهدش بودیم که برای مدتی اعتراضات بالا گرفته بود!، و اگر چنین شود، احتمالا برگ «کردی» هم بازی خواهد شد!، و چون اردوغان اس 400 از روسیه خریده است و عضو ناتو هم هست و بایدن و اروپا با پوتین مشکل دارند، شاید کمی هم اردوغان در این بین نواخته شود!، البته با برگ «کردی» و باز دوباره کردها درگیر و خسارت ببینند!
در ایتالیا هم «نسیم» سرکار آمدن بایدن، «دمیده» است!، و دولت سقوط نموده و ماریو دراگی (سوپر ماریو)، فعلا در راس دولت جدید قرار گرفته است، او مهره مهم گلوبالیست ها و رئیس قبلی بانک مرکزی اروپا است!، فعلا دارند در ایتالیا «ملی – پوپولیست» ها را کنار می زنند، ولی برای نتیجه گیری بسیار زود است!، در آلمان هم دارند فشار وارد می کنند تا خط لوله انتقال گاز روسیه (نورم استریم 2) اجرایی نشود، و همچنین بازی سیاسی در آلمان بالا گرفته است، برای دوران بعد از مرکل!، حالا باید دید در ماه های آینده در آلمان، رهبر حزب مرکل خواهد توانست برنده انتخابات شود یا بعلت شخصیت شکننده سیاسی خود و نداشتن «کاریزما» بازی را به رقیب واگذار خواهد نمود.
در قفقاز هم بازی دارد وارد فاز دیگری می شود، اولین نشانه ها، کنار رفتن نخست وزیر گرجستان بوده است با بهانه دستگیری یکی از مخالفان توسط دادگاه، او اعتقاد دارد این کار اوضاع «سیاسی» را بدتر خواهد کرد، و شاید در ماه های آینده دوباره «ازبک» های مسلح به قفقاز برگشته و در چچن و داغستان دردسر درست کنند برای پوتین، و در ارمنستان و آذربایجان هم مشکلات سیاسی جدیدی بوقوع بپیوندد.
در افغانستان هم بایدن – هریس، زیاد از مذاکرات صلح دوران ترامپ با طالبان، خوششان نمی آید، ولی فعلا یکی به نعل می کوبند و یکی به میخ و انتظار دارند طالبان با رفتار خود این توافق را خراب کنند!، ولی می خواهند از افغانستان خارج شوند!، و می خواهند بنوعی خارج شوند که میراث ترامپ نباشد!، و شاید کمی با طالبان به مشکل برسند و بزودی خلیل زاد، مذاکرات را رها کرده شخص دیگری جای او را بگیرد!، چون خلیل زاد بزودی احساس خواهد کرد تنها برای «حفظ ظاهر» در این مقام باقی مانده است!
در یک ماه گذشته در نظرسنجی های رسانه های آمریکایی، محبوبیت بایدن هنوز به زیر پنجاه درصد سقوط نکره است!، فعلا طبیعی است. چون رای دهندگان در ایالات متحده انصاف را رعایت می کنند و حتی کسانی که به بایدن رای نداده اند، اکنون که او رئیس جمهور است، کارهای او را قضاوت می کنند و البته کسانی هم که به او رای داده اند منتظر هستند تا او وعده های خود را عملی کند و کسانی که رای اعتراضی به بایدن داده اند هم کمی با او همراهی خواهند کرد، ولی در ادامه مسیر از یک جایی به بعد از او جدا خواهند شد، مثلا بعد از شش ماه!، و بایدن – هریس و دموکرات ها بر روی کارهای ترامپ تمرکز کرده اند، و با به نتیجه نرسیدن استیضاح دوم ترامپ، کم کم اوضاع بر علیه دموکرات ها و بایدن برخواهد گشت، ولی بایدن حداقل در این مورد (استیضاح دوم ترامپ)، تاحدودی خود را کنار کشیده بود!، با وجود درصد بالایی که واکسینه شده اند، شمار تلفات کرونا در آمریکا همچنان بالا است!، فعلا به 505 هزار نفر رسیده است و این روند تا پایان ماه مارس هم ادامه خواهد داشت و شاید به 550 تا 600 هزار نفر هم برسد، در آن صورت کم کم افکار عمومی در آمریکا درخواهند یافت، بازی آن گونه که دموکرات ها مقصر اصلی را ترامپ معرفی می کردند در مورد کرونا، و مدیریت «بد» او را علت می دانستند، نبوده است!
سیاست های بایدن – هریس در مورد محیط زیست و برگشتن به پیمان پاریس در آینده موجب «کندی» کار اقتصادی در ایالات صنعتی آمریکا مثل میشیگان و پنسیلوانیا و ویسکانسین خواهد شد و اوهایو و آیوا، و متوقف شدن احداث خط لوله نفتی آلاسکا، و پیچیده تر شدن قوانین در مورد «آلایندگی» و آلاینده ها، در آینده برای بایدن و دموکرات ها در ایالات «کشاورز پرور!»، و صعنتی مشکل درست خواهد کرد در راه گرفتن رای!، و بالا بردن مالیات ها موجب فرار سرمایه و «کاستن» از ایجاد مشاغل جدید خواهد شد و در نهایت این مورد هم برای بایدن و دموکرات ها رای منفی تولید خواهد کرد، و در ضمن بالا رفتن قیمت نفت دوباره به اقتصاد آمریکا «کمی» آسیب وارد خواهد نمود و قشر «عادی» مردم در پمپ بنزین ها این مورد را احساس خواهند کرد و باز رای منفی برای بایدن ایجاد خواهد شد، حالا جمع اینها اگر بتوانند سه تا چهار درصد آرای بایدن را کم کند، کار او با 45 تا 46 درصد آرا بسیار سخت می شود برای همین هم او اعلام کرده است تنها یک دوره در پست ریاست جمهوری باقی خواهد ماند و کار هریس را هم این آمار بسیار سخت خواهد کرد!، در بلند مدت، اما در کوتاه مدت فعلا هنوز دوره صد روز اول ریاست جموری در آمریکا به اتمام نرسیده است، این دوره در ایالات متحده به دوران «ماه عسل سیاسی» ریاست جمهوری معروف است.
و آخرین مورد مهم در قضاوت افکار عمومی آمریکا در مورد بایدن، برگشتن به برجام خواهد بود! (البته چگونگی برگشتن به برجام)، کنفرانس امنیتی مونیخ و گفتگو با سران گروه هشت در اجلاسی مجازی!، و بالاخره باز کردن «دهان» خود در آن کنفرانس و یا بستن «دهان» خود در آن اجلاس، نتیجه مهمی در پی خواهد داشت!، و اگر روند بازگشتن به برجام «افتضاح» باشد، حتی در درون دموکرات ها و رسانه های دموکرات هم انتقادها از بایدن بالا خواهد گرفت و بویژه یکی دو درصد افکار عمومی بر علیه بایدن خواهند شد در نظرسنجی های بعد از آن، و مثلا در نظرسنجی های موسسه راسموسن می توان مشاهده کرد که محبوبیت بایدن به مثلا 47-48 درصد کاهش یافته است و مثلا مخالفت ها با او به 49-50 درصد رسیده است، و در دیگر نظرسنجی های موسسات هم میانگین محبوبیت او به 52 درصد رسیده است که برای رئیس جمهوری که هنوز دوران «صد روز اول»ش تمام نشده است، بسیار بد خواهد بود!
حالا اگر پی آمدهای برگشتن بایدن به برجام در بلند مدت هم «افتضاح» و «فاجعه بار» باشد و جمهوری اسلامی در منطقه مثل سگ هاری که رها شده است رفتار کند!، و پاچه همه را بگیرد!، که چنین هم می کند و خواهد کرد!، چند مشکل دیگر هم به مشکلات بایدن افزوده خواهد گشت!، و «فاجعه زنجیره ای برگشت به برجام»، به «سریال» بدبیاری های پیوسته «جوی خوابالو» تبدیل خواهد شد.
دستهها:آزاد اندیشگی
سپاس، روز به روز پخته تر ممنون
دست مریزاد!
نوش…
فقط و فقط نوش😍👌