دوستان،
نوش…

داستانی جالب و جدید ولی کاملا پیش‌بینی شده را دم اکنون برایم به حکایت دارد…
پس دو خبری را که امروز برجسته می‌بینم، در چیدمان تصاویر و سرخط ها و چکیده هایی به خدمت حضورتان آورده‌ام تا شما هم شاهد باشید.

بالای تصویر حاکی است از اینکه دیروز در سوریه‌، داعش (حالا بگذریم از اینکه به گمان این حقیر چیزی به نام داعش بازی مرگباری کاملا ساختگی و سرکاری بود)، یعنی همان داعشی که قرار بود همین چند روز پیش دیگر کاملا شکست خورده و جشنش گرفته و پوتین و بشار شیرینی و چایش را خورده باشند، حمله کرده و ۲۶ تن از نیروهای سوری را (که خودمان می‌دانیم مفهومی به عنوان «نیروهای سوری» سال ها است بجز به نام وجود فیزیکی مطرحی نداشته؛ یعنی بخوان جمع فلاکت زده های حرمی و شاسکول های قدسی قاسم گلی، کاشته و گیرافتاده در شامات!)، و ۹ تا هم از نیروهای روسی قشون های حاج ولاد امیر پوتین را به درجات اعلای سوراخ سوراخ شدگی مثل کفگیر آبکش چلو و برشته و بریانی مثل هات‌داگ و چیکِن روی منقل باربکیوی آمریکایی نائل آورده!

یعنی دسته‌ی آخر الاغ هایی که اصلا باید به جمیع اونجاهای اعضای بسیار محترم و عزیز خانواده‌شان قاه قاه می‌خندیدند و با انگشت اشاره می‌کردند قبل از اینکه ایران را ترک کرده و پا به شامات برای پیشبرد واهیات ولایی بگذارند، بالاخره سقط شدند و بازی باتلاق سوریه برای صادرکنندگان انقلاب اسلامی گیر در آچمز هسته‌ای ناشی از ماجراجویی خود پایان مرگبارش را شاید دیده است.

بی‌خود جشن نگرفتیم که بالاخره شاهزاده یونیفرم پرینس‌اش را پوشید و شاخ شمشاد برای میهنش ایستاد و از جانب ملت ایران سخن به نیک گفت که ایران از هیچ کس اجازه برای تغییر حکومتش نمی‌خواهد. دمش گرم…

و پایین تصویر، همانا حکایت پایان ملاتاریاست.
و لاکن در پرانتز نامرئی همینجا لازم است بگوییم و به حرمت مِی در ساغر و باده در پیاله قسم دهیم و التماس کنیم که ما پایان ها را هرچه بدون خونریزی‌تر و ویرانی و با انسانیت باشد دوست می‌داریم، و شاید هم همچنان دارد می‌شود، چرا که پس از عبور از دوران نکبت و سیاهی و خشونت اسلامیسم و همه فرآورده های نحس آن، به یاد آورده‌ایم و میترا مثل روز روشن شاهدمان است که روزگاری برای بشریت، ما خالقین و صاحبین مهد مدنیت بودیم… بیشتر هم بودیم، اگر عمری بود بدان می‌پردازیم…

در پایین و پایان تصویر داریم اینکه روسیه به گمانه‌زنی ها پایانی داده و تعبیرخالی رها کردن پشت آقای خامنه‌ای در باتلاق سوریه را با ساکت کناری ایستادن وتماشا کردن کوبیده شدن سپاه آقا و قلع و قمعش، ارائه رسمی داده، و آن ۹ تا سرباز روسی آخری که خدا می‌داند چگونه بعد از هشدار گیر افتادند و مردند برای هفت جدش کافی است دیگر…

اسرائیل خبر از شکاف پدید آمده بین روسیه و ج.اس. روی برنامه سوریه دارد.
می‌گویند روسیه منافع خود را در به ثبات رساندن دست‌آوردهایش (که ما گفتیم شامات جزو تاخت های زده شده بود!) در سوریه می‌بیند و حملات صورت گرفته اخیر بر مواضع ج.اس. در سوریه درحالی که ترامپ از برجام خارج شده و تنش بین ج.اس. و اسرائیل رو به افزایش است در آنجا می‌رود که اوضاع را برای روسیه سه کند و آنها چنان چیزی را خواهان نیستند!…

الان جناب ولی فقیه ایستاده روی آن قرآن عتیقه فیک که پوتین برایش آورد و خیلی وقت کمی دارد چون تنها بینی‌اش بیرون از باتلاقِ گذشته از دهان و الان روی سیبیل‌اش مانده و تا خفه نشده آخرین تلاش را برای نجات داده شدن از دچاری به عقوبت های وخیم که معمولا به دیکتاتورها در آخر دست می‌دهد باید بکند…
پس چه بسا وثق و وجه‌ای هست این شایعه‌ی پیام یواشکی شفاهی ولایی فرستاده شده به ترامپ برای مذاکره روی ۱۲ فرمانش را … ۱۲
فرمانی که چنان وضع شده که اطاعتشان، «تغییر» که چه عرض کنم…، رژیم اسلامیسم متکی به بحران و صدور انقلاب برای بقا را کاملا با بی معنی ساختنش از بین خواهد برد…

پس من آبجویی بسیار سرد و تگری در وسط تابستانی داغ،
در ساندویچ فروشی در تهران،
یا باغی در شمیران،
در زنده یادداری مردان راستین و،
رفقای رفته…
با دوستان می‌بینم!!!

نوش…

دسته‌ها:نوش نگارش