این لینک ویدئو رو از دوست ‹ازلی’م کش رفتم!… نوش…
چه یاد آور خوبی شد از آن حرفهای خوب بیش از هفت سال پیش یولداش نازنینم مرتضی نگاهی که میگفت دقیقا همانکه امروز گلویمان را برایش پاره می‌کنیم:
بایستی از این متریکس نحس کهنه بازدارنده، بازدارنده از رسیدن به میوه‌ی سعادت و آزادی خردمندانه، عبور کرد. بایستی…
نوشانوش…

———————–_

… بسیار دلم شکست… ما از آقای زیدآبادی ارتکاب چنین اعمال شنیعی را انتظار نداشتیم… در قسمت هایلایت شده ایشان اولا به غلط بالاترین را که جز وسیله‌ی بسیار پیشرفته‌ی فناوریمند رسانه‌ای نیست در خدمت نیت شریف و با ثواب تسهیلی کامیونیکیشن بین بشریت بخصوص ایرانیان، به چنان تهمت بدی نسبت داده اند، و بعد هم رفته‌اند و دخیل به کربلا بسته و سینه عاشورایی در جهت بد کردن بالاترین زده‌اند…
به سؤال اول ایشان که رسیدم به اندازه‌ی کافی دیگر خوانده بودم و متاسف که خواندم… هیهات…
مبادا که دلسرد شوید دکتر یحیی‌نژاد، نوش… کماکان ما دعاگوی و آرزومند سلامتی‌تان هستیم. مثل همیشه خسته نباشید و دستتان درد نکند.شما به کار نیکتان امیدوارم ادامه دهید و ایام شیرین و بازنگشتنی عمرتان را صرف کلنجار اینگونه سروده های ابلیس‌وارانه نکنید. زنده باشید و باشد بالاترین…
جناب زیدآبادی به مرام و اعتبار آکادمیکشان نزد من یکی که هیچکس نیستم ولی دنیا با من شاهدند، حسابی یک هوک چپ و یک آپرکات راست وارد آوردند… هیهات و یاد روزهای مقاله های خوب ایشان در روزآنلاین بخیر… هیهات…

دسته‌ها:نوش نگارش