دوستان،
نوش…

این جانب ۳۰ روز پیش دو سه کلام برای سوق حذر دادن اذهان گرام نگاشته و گفتم رجب قلدر هیولای سنجار به پارلمان ترکیه گفته میخواهد منطقه شرق سوریه را از وجود تروریست های کرد به قول خودش پاکسازی کند…

حال آن نئو عثمانیست متوهم در حالی اعلان آمادگی اجرای نیت جهنمی اش را میکند که از یکی دو روز پیش حملات توپ خانه ای وسیعی را علیه مواضع کردهای سوری ساکن نواحی مرز مشترک آن دو کشور آغازیده.

و نیز، در حالیکه جل الخالق یک دسته سالم و جامانده ی داعش پیدا شد که همزمان به نیروهای آپوزیشن که اکثرا کرد هستند و تا همین اخیرا آمریکا از آنان حمایت می‍کرد حمله کرده و کلی هایشان را زده کشته، میگوید که این صرفا دست گرمی است و بزودی به نحو حسابی پدر کردها را در شرق فرات سوریه درخواهد آورد…

لاکن بنده میبینم که رجب نا و جنبه اش را ندارد که از این بیشتر که در هر آنی دارد میزند، زور بزند…

ولی همچنین میبینم که از مابهتران دارند همین الان پایش را که در باتلاق سوریه ظاهرا وارد کرده بیشتر و بیشتر به داخلش میکشند به این گونه که در هر گذری اردوغان هم خود را عنقریب به پیروزی یا فرج از هچلی ناخوشایند نزدیک خواهد دید با این فرض که اگر تنها فقط یک کمی بیشتر جان سربازانش و مهمات هزینه کند، و چون کلی تا آن موقع خرج کرده نخواهد توانست همه هزینه کرده هایش را به هدر ببیند و از سوریه بکشد بیرون و به درجات ٰعمیقتر و عمیقتر به داخل باتلاق فرو خواهد رفت.

در حقیقت الان اگر از من بپرسید حدسم اینست که گِلآب باتلاق سوریه الان از دمپایی لاانگشتی رجب گذشته و به مچ پایش رسیده!!…

شما لاجرم پس شاهد باشید ای مستان خراباتی که گرچه الان میگویند آمریکا حمایت از آپوزیشن سوری را ول کرده، ولی این همان بازی موش و گربه ای تام و جری است علیه اردوغان که با استفاده از کرد های سوریه بازی خواهند کرد؛ یعنی با مهارت اردوغان را در یک جنگ فرسایشی نگه خواهند داشت تا اقتصاد همینک داغان ترکیه رجبیست را بدتر از مال ملاتاریا و کاملا نابود بکنند و قلیان بخت شومش را با عطر گلاب محمدی بدهند دستش تا خبرش، تا غُل آخرش را بکشد… تکبیر!!!

نوش…

دسته‌ها:نوش نگارش