واقعیاتی که رسانه های فارسی زبان در مورد رقابت های انتخاباتی ۲۰۲۴ آمریکا به شما نمی گویند – مجید محمدی

یادداشت شنیداری هفتگی از مجید محمدی ۱۶ اسفند ۴۰۲

واقعیاتی که رسانه های فارسی زبان در مورد رقابت های انتخاباتی ۲۰۲۴ آمریکا به شما نمی گویند

نتایج سوپر سه شنبه از پیروزی ترامپ و نامزدی قطعی وی در حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ حکایت دارند. این موضوعی نیست که خوشایند رسانه های جریان اصلی در امریکا باشد. تاکتیک و روش نادرست و مشمئز کننده ای نیست که آنها علیه ترامپ استفاده نکرده باشند از برچسب زنی و پرونده سازی برای وی تا فاشیست و تهوع آور خواندن حدود نیمی از رای دهندگان در امریکا. این رسانه ها عینا از روی دستور العملهای حزب دمکرات عمل می کنند و هیچ استقلال یا حرفه ای بودن در آنها به چشم نمی خورد. به عنوان مثال در برنامه های خبری-گزارشی تلویزیونی مثل  پی بی اس دو نفر را می آورند که یکی متنفر از ترامپ و دیگری عاشق بایدن. 

سوال اصلی این است که آیا رسانه ها در باب این که چه کسی کاخ سفید و کنگره را در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴خواهد برد اطلاعات کافی و جامع به مخاطبان خود می دهند یا خیر. این سوال برای همه ی ایرانیان مطرح است چون تاثیر سیاست داخلی و خارجی امریکا، کم یا زیاد، بر سرنوشت خود را می دانند. برای پاسخ باید صحنه ی سیاسی ایالات متحده ترسیم شود. بدون این کار نمی توان ارزیابی مناسبی از سیر تحولات داشت. در داخل کشور رسانه ای وجود ندارد اما رسانه های فارسی زبان خارج کشور به دو دلیل کم توجهی و نیز گرایش اکثر ویراستاران و مهمانان به سمت چپ غالبا واقعیات را به مخاطبان خود عرضه نمی کنند.

مردم ایران تشنه ی کسب اطلاعات در مورد سیاست و انتخابات در امریکا هستند چون می دانند روندها و تصمیمات در این کشور روی زندگی آنها تاثیر می گذارد. اما بی بی سی فارسی در گزارش تحولات امریکا غالب اوقات تعطیل است مثل ذهن بایدن؛ رادیو فردا و بخش فارسی صدای امریکا سراغ این موضوع نمی روند چون حقوق بگیر دولت امریکا و کنگره هستند و نمی خواهند در کسب بودجه مشکلی برایشان پیش بیاید و هیچ خبری در این موارد منتشر نمی کنند. رادیو زمانه و یورونیوز دست کمونیستها و ووکهاست و در مقام گزارش نیستند. اکثر گزارشگران و خبرنگاران و مهمانان دیگر رسانه ها گرایش چپ و دمکرات دارند و صرفا طرف خود را می گویند. همچنین رسانه های فارسی زبان عمدتا مطالب و مواد رسانه های جریان اصلی در امریکا مثل نیویورک تایمز و واشنگتن پست را غرغره می کنند که تبلیغات سیاسی است و نه خبر و گزارش. بدین ترتیب این میدان به صورت همه جانبه عموما خالی از گزارش و گزارشگر است.

در ایالات متحده رسانه های جریان اصلی همه گرایش چپ دارند و حقایق دل ناچسب مربوط به دولت بایدن و چپها مثل افزایش تورم و جرم و نا امنی و مهاجران غیر قانونی را سانسور می کنند تا روایتشان تحت پرسش قرار نگیرد. در این فضا، اطلاعات بیشتر از طریق ولاگها منتشر می شود. اما ولاگرهای ایرانی هم به این موضوعات نمی پردازند چون بر مسائل ایران متمرکز هستند و شناخت بلاگرها و ولاگرهای ایرانی عموما از جامعه و سیاست و تاریخ امریکا اندک است.

موضوع دیگر گرایش این رسانه ها و خبرنگاران و میهمانان آنهاست. رسانه های جریان اصلی گرایش ضد جمهوریخواه و بویژه ضد ترامپ دارند و بسیاری از اطلاعات را منتقل نمی کنند یا دروغ می گویند. آنها نیز که ضد ترامپ نیستند نمی خواهند چنین برچسبی بخورند و از همین جهت در مورد حقایق سکوت می کنند.

چکیده ی کلام در مورد سیاست در امریکا این است که چپ امریکایی همان طور که در فلسفه و ایدئولوژی و اخلاق هیچ انگار و نیست انگار است در سیاست نیز به هیچ اصلی قائل نیست. هرهری مذهبی چپ را در رفتارهای چپ امریکایی به خوبی می توان نشان داد. در این یادداشت در چهار بخش به این هرهری مذهبی و بی اصول بودن چپ امریکایی و نقش آن در سیاست موجود می پردازم: انتخابات، قانونگزاری، قضا و اجرا.

در حوزه ی انتخابات

در سال قبل از انتخابات، دمکرات ها در ایالت هایی که اکثریت مجلس و سنای ایالتی را در اختیار دارند قوانین رای گیری ایالتی را که به نفع خود تلقی نمی کنند از طریق حکم اداری یا دادگاه به نفع نامزد سیاسی خود تغییر می دهند. چپها با الکترال کالج مخالفت می کنند فقط در صورتی که به نفع نامزد خودشان باشد. حذف رای دهندگان با حذف نامزدهای آنها بر اساس شمارش آرای مردمی یا رای نسبی در ایالت های تحت حکومت چپ یک راهبرد جدی است. نقشه ی رای گیری را نیز تغییر می دهند (مثل نیویورک) در حالی که رقیب را بدان متهم می کنند. در مقابل، دادن امکان تقلب با رای پستی برای افزایش رای خود، یک اولویت است. آنها هر یک از مخالفان خود را که جرأت اعلام تقلب داشته باشد به شورشگری و انکار انتخابات و ضدیت با دمکراسی متهم می کنند.

دمکراتها در سال انتخابات از طریق دستگاه قضایی به دنبال حذف رقیب ریاست جمهوری خود هستند برای جرائمی که وی هرگز به آنها متهم نشده و حتی محکوم نشده است. آنها  ابتدا رقیب رئیس جمهور را هدف قرار داده و سپس قوانین را تغییر می دهند یا بازتعریف می کنند تا او را محکوم کنند. دادستان‌های انتخاب شده با پول سوروس مخالفان سیاسی چپ را در حوزه‌هایی که قضات و هیئت منصفه ی همفکرشان تضمین شده‌ است متهم و محاکمه می کنند.

چپ اتباع خارجی را استخدام می کند تا برای نامزد سیاسی مخالف خود پرونده بسازد. اف بی آی هم به آنها پول می دهد تا حقایق ساخته شده را در میان رسانه ها و بخش های دولت منتشر کند. در آستانه هر انتخابات مهم ملی یا میان دوره ای ذخایر استراتژیک نفت را برای کاهش قیمت بنزین تخلیه می کنند. (۲۰۲۲) همچنین در آستانه هر انتخابات مهم ملی یا میان دوره ای، وعده لغو میلیاردها دلار وام دانشجویی را می دهند.

چپ از اف بی آی برای استخدام کاربران رسانه های اجتماعی و کارکنان آنها جهت سانسور هر خبری که برای کاندیدای مورد نظر مشکل زا تلقی می شود استفاده می کند. دادستان های محلی نزدیک به چپ برای نامزدهای حزب مخالف اقدامات جنایتکارانه ابداع می کنند تا نتوانند برای کرسی ها مبارزه کند.

چپها حتی در مقدماتی جمهوریخواهان در ایالاتی که همه می توانند به نامزدها رای بدهند تقلب می کنند. رای نیکی هیلی در چند مقدماتی اولیه اکثرا رای دمکراتهای متقلبی بوده که در مقدماتی جمهوریخواهان شرکت کرده و برای آن که ترامپ رای پایین بیاورد به هیلی رای داده اند.

در قلمروی قانونگذاری

چپها هنگامی که سنا را تحت کنترل دارند، خواستار پایان دادن به فیلیباستر (اقلیت مانع غلبه اکثریت شود) می شوند. وقتی اکثریت را از دست می دهند چنین خواستی ندارند. درست مثل رسانه ها که وقتی آنها با دمکراتها همراه نبودند ابزار دست سرمایه داری حریص بودند و حالا که در ارکستر چپ می نوازند همه آب توبه بر سرشان ریخته شده است. برای برکناری رئیس جمهور مخالف از طریق اصل ۲۵ متمم قانون اساسی تلاش می کنند اما اگر اعضای حزب دمکرات دارای مشکلات شناختی و ذهنی باشند از این متمم معافند.

سیاسی کردن قضا

اکنون بیش از هر زمان، دستگاه قضایی امریکا توسط چپ سیاسی شده است. به خانه رئیس جمهور سابق که فایل های طبقه بندی شده را به همراه برده یورش می برند آما رئیس جمهور فعلی از حزب خود را که همین کار را کرده معاف می کنند. بعد به بازپرسی که وی را با توجیه فراموشی معاف کرده حمله می کنند. این یعنی یک کشور و دو نوع اعمال قانون. همچنین فعالان چپ برای ارعاب در جلوی خانه های شخصی قضات ازدحام می کنند و نسبت به هر مقام دیوان عالی، سیاستمدار یا شهروندی که با آنها مخالف است قلدری و ارعاب روا می دارند.

چپها دو بازرس ویژه قضایی تعیین کرده اند: یکی برای تعقیب رقیب اصلی رئیس جمهور دمکرات در سال انتخابات و دیگری برای معاف کردن رئیس ‌جمهور فعلی به خاطر جرائمی که علیه رقیبش یا در جریان فساد پسرش مرتکب شده است.

آنها هزاران آشوبگر دستگیر شده در سال ۲۰۲۰ را از اتهامات ۱۲۰ روز آتش زدن، غارت، مجروح کردن ۱۵۰۰ افسر مجری قانون، و حمله معاف می کنند تنها در صورتی که از طرفداران حزب دمکرات باشند. دمکراتها هر تظاهرکننده یا آشوبگری را برای هتک حرمت بناهای تاریخی و گورستان ها یا بستن پل ها و آزاد راه ها، یا ازدحام و برهم زدن کنگره رها می کنند مگر آن مخالف آنها باشد. اگر طرفدار دمکراتها باشند یا طرفدار حماس مجازاتی وجود ندارد. در غیر این صورت، اطمینان داشته باشید که متهمان با محکومیت های طولانی زندان مواجه خواهند شد.

نقض هشتمین متمم قانون اساسی (ممنوعیت «جریمه های بیش از حد») با تعیین جریمه های چند صد میلیون دلاری توسط قضات چپگرا متوجه است به ورشکستگی نامزد مخالفان در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری. هر چه قربانی جرم ساخته شده کمتر باشد، جریمه های بیشتری برای «خسارت» باید تعیین شود. آنها سعی دارند دیوان عالی را تغییر دهند اما فقط در صورتی که قضات مورد نظرشان اکثریت نباشند.

در حوزه ی اجرا

با از بین بردن تمام پروتکل ها و دستورات اجرایی رئیس جمهور قبلی مرزها را باز کرده و از حدود ۱۰ میلیون بیگانه ای که غیرقانونی وارد کشور شده اند استقبال می کنند با این فرض که آنها را در سالاد خود به عنوان رای دهنده ی دمکرات داشته و آنها ممکن است از برنامه هایی حمایت کنند که شهروندان آمریکایی از آن حمایت نمی کنند. آنها مرزی را که وجود ندارد «امن» معرفی می کنند در حالی که رئیس جمهور قبلی را به خاطر امن نگه داشتن آن سرزنش می کردند.

در کمتر رسانه ی فارسی زبان این نکات از سوی نویسندگان، مجریان یا مهمانان مطرح می شود چون افرادی با چنین دیدگاهی اصولا دعوت نمی شوند و چنین دیدگاه هایی اصولا خارج از دایره ی گزارش آنهاست.



دسته‌ها:بازتاب ویژه, شاهد ایستاده‌ایم

برچسب‌ها:,

۱ پاسخ

  1. بسیار عالی و متین اصل خود حقیقت را گفتید جناب محمدی. از آشنا شدن با قلمتان بسیار خوشوقتم. دست مریزاد.
    جسارتا با اجازه تان اینجا بیشتر «فیلی باستر» را بسط دهم در اینکه فیلی‌باستر یک تاکتیک پارلمانی است که معمولاً در مجلس سنا از آن استفاده می‌شود. این تاکتیک شامل سخنرانی‌های طولانی یا تاکتیک‌های مختلف انباشته‌سازی توسط یک یا چند عضو از مجلس قانون‌گذاری است تا با نیت مانع گذاری رأی در مورد یک قانون پیشنهادی را به تأخیر بیندازد یا اجرای آن را متوقف کند.

بیان دیدگاه