دوستان،
نوش…
در پی نوشتار پیشینم با عنوان «پاسداران، پاسداری انقلاب مردم را کنید» یک دوستی که در سایت وزین بالاترین به آن مثبت داده بود به پاسخ داشت:
«مثبت دادم اما کوچک ترین اعتقادی به ایستادگی بدنه یک نیروی نظامی آن هم از نوع ایدئولوژیک علیه فرماندهان آن ندارم. تکلیف پاسداران رده بالا هم که مشخص است»
و من هم گفتم:
«من یک آپتیمیست لاعلاج هستم چرا که همین دانش اینکه ادامهی موجودیت خود من درب و داغان کج و کوله خودش معجزهای است که گواه بر برتریت ارادهی خداوند و وجود امید در عالم دارد، مرا چارهای و پارادایمی جز آن نمیگذارد…
لذا، قلب من میگوید که در بدنه همان نیروی نظامی که مورد نظرمان هست، بسی قلوب به نیکی و مهر خداوندی و عاری از کشک و خرافات دارند میتپند. قلوبی که متعلق به انسانهایی زحمت کش دلسوز و نگران فردای عزیزان بیدفاع خود هستند. آنان پاسداری آنچه که باور به نیکیاش دارند خواهند کرد.
آنان را باید دریافت و نشان حق و نورشان داد، و اگر همانک جامهی صالحین را به تن دارند، یاریشان داد…»
شما چه میگویید؟…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟