دوستان،
نوش…
بچه که بودیم، در روزهای تکراری تابستانی، که نه تلویزیونی هنوز اونجوری بود، نه ماس ماسک سرگرمکنیای، نه هیچی ، دست داده بود که از سر کنجکاوی و شرارت برویم پارچ آب بیاریم و بریزیم توی سوراخ بسیار فعالی از مورچگان در حیاط و عواقبش را ببینیم!…
بعد بزگتر که شدیم دیدیم که اصلا آب در خوابگه مورچگان مفهومی است عنوانی که آقای نیما یوشیج کلی کرامت حتما در آن به ایفا آورده اند… ما که هنوز نخوانده ایمش. انشالاه روزی…
حالا امروز صبح بیدار شدیم می بینیم که با تحریمات جدید تحت حکم اجراییاش، جناب ترامپ زبل شیردل شیلنگ آب بافشار حقوق بشری را با نیشخند نشانه گرفته درست به وسط سولاخ مورچگان ولایی و قرار است دهها تن از شرکای آقا و کفتران حرمشان که ما فعلا عکس شش تایشان را برایتان آوردیم چون شخصا افتخار برده شدن نامشان را نائل شدند در آن مقاله، نیز شامل آن تحریم های ددم وایی بشوند!…
حالا چرا ددم وای؟!…
آخه نازنینان، آن موقع که در کودکی و نادانی آب در خوابگه مورچگان میریختیم، راه فرارشان را نبسته بودیم (که البته از پاکی طینت و سرشتمان نبود چون تخم جن بودیم، اگر میدانستیم چجوری، حتما همان را میکردیم تا ماجرا جالب تر شود در آن روز یکنواخت تابستانی!!!)
لاکن این مورچگان را راه به جایی نخواهند داد. فعلا بهتر است بسط بنشینند کت دست آقایشان و کمی فیالسابق در او ذوب بمانند…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟