آیا ورق برگشته؟

varaq

اینکه در نوشتار پست قبلی با به تمثیل آوردن تصویر چپانده شدن دلار در چمدان اشاره به سعی بستن فنلگ معروف توسط بعضی ها کردیم، حاشا که محض مزاح بوده باشد دوستان، نوش…

المنت للاه که در میکده باز است و آخر سر نمردیم و رسیدیم به روزی که ببینیم در این رژیم منحوس و منفور، افعی دارد آماده میشود که سر مار را بجود!! در حالی که دخترانی را که با گریم پسرانه به تماشای بازی رفته بودند و بازداشت شده بودند را آزاد میکند!…

یعنی صحبت حذف برادران لاری جانی اکنون چُو خیابان شده است و، قاطی آن، حرف ۲۰ میلیارد دلار پالت های دلار «سیاه» یعنی کثیف نیاز به پولشویی است که گفته شده جناب مش قاسم ذوالفقاری از عراق آورده و پیش اون خاندان قایم کرده با گارد شیفتی مسلح و همه چیز ردیف!!! (انشالاه آمد نیوز زیاد چاخان نگفته باشد!…)

در کنار آن، ول شدن گریس وان مثل ماهی رهاشده از دستی که به چنگش داشت به سوی فعلا می گویند آبهای یونان، همزمان می شود با صحبت بسیار کوتاه ولی سراپا ترحم بار ترامپ شیردل بر پای پله های هواپیمایش با تاکید بر وضعیت رقت بار اقتصادی حکومت خمینیست و به علاوه این دفعه با کمی تاکید بیشتر از اشتیاق آقایان برای مذاکره خبر میدهد و اینکه گیر مانده اند و نمی دانند چگونه به باب صحبت و مذاکره برسند!…

حال، رنود اگر دلشان میخواهد، وای نات!، بنشینند برای آنچه که میگویم انقدر کلیشه شتر و خواب پنبه دانه اش را به تکرار بگویند تا کلیشه دانشان یاتاقان سوزانده و دود غلیظ بکند،
لاکن اوضاع اکنون خیلی بوی این دارد که ورق شاید بالاخره برگشته و الان پشت پرده یک سناریونویسی معقول انشالاه توسط آدم های مسئولیت شناس برای انتقال قدرت با حد اقل ترین تق و توق و خین و خین ریزی در حال انجام، و برنامه ای در دست تدوین است.

گفتیم «حد اقل ترین» و نگفتیم «بدونِ»، چون همه نیک می دانیم یک عده الاغ همیشه خواهند بود که تا آخر عر و تیز کرده و جفتک خواهند انداخت و آنان را جز چوب چاره نخواهد بود متاسفانه…

لاجرم، در طی چهل سال الاغ و یابو فت و فراوان موجود بوده است ماشالاه،… باشد که در ساعت ۲۵ دچار قحط الرجالی نباشیم…

نوش…



دسته‌ها:نوش نگارش

۱ پاسخ

  1. درود
    مطالب شما را دنبال ميكنم و باور كن هر روز در وقت استراحت نميروز و صرف نهار از خود مي پرسم » امروز پيالچي چه نگاشته ؟» از توجه عميق و نكته بين شما لذت مي برم و دنبال ميكنم . به اميد نوشيدن ابجو يخي در تهران . واقعا و از ته دل دوست دارم با هم در باري به اميد سر بلندي سرزمين ايران بنوشيم .
    تا ان موقع با نوشته هاي زيباي شما دلخوش و سرمست خواهم بود.
    بدرود
    همشهري بهمن جازويه در تهران 😊
    راستي در متن اخير با واژه «خين و خين ريزي » خيلي حال كردم . 🤣

  2. من بعنوان یک انسان امده ام تا در این سرای خود را باور و بسازم آیا بدون امکانات ممکن است

  3. من حداقل نیاز یک انسان را در پروراندن باورهایم ندارم چگونه میتوانم یک مخترع یا مکتشف شوم

  4. بدون داشتن حداقل نیازهای اولیه زندگانی چگونه بالندگی کنم

  5. در کشوری ثروتمند از نفت گاز معادن ووووو من چقدر سهم دارم

  6. ایا مام وطن را میتوان مادر بی خانمانها هم دانست

  7. من به کجای این جهان خاکی تعلق داشتم

برای fatemehzaresahraei پاسخی بگذارید لغو پاسخ