دوستان، نوش…
طنز طعنه دار روزگاری که صحبتش را دیروز کردیم انگاری شانس دارد جا بیافتد!…
دیروز گفتیم روسیهای که روزی رجب به موس موسی پوتینش رفت و ازش اس-۴۰۰ خواست بخرد، میتواند به قضای روزگار و وانگهی در جبهه دشمنیاش قرار بگیرد…
پس ملاحظه بفرمایید داستان امروز را:
در جبهه آمریکا جنگ اقتصادی علیه ترکیه حسابی شروع شده و خسارتی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هم اکنون به ترکیه وارد آمده و بیشترش در راه است.
و نیز در حالی که اصلا معلوم نیست که آیا همگی آن هزار نیروی آمریکایی از منطقه کردستان سوریه خارج شدهاند یا نه، خبر است که نیروهای سوری همینک به کوبانی، منبج، و رقه رسیدهاند.
لاکن گفته میشود فعلا معلوم نیست پوتین چکار خواهد کرد، و بدون حمایت زمینی و هوایی روسیه نیروهای سوری از پس چندانی نخواهد توانست برآیند.
لاجرم پوتین را، چه جان و حفاظت کردها به یسارش باشد یا نباشد، میدانیم که موضعش این بوده که اختیار تمامیت سوریه باید به بشار اسد برگردد.
پس اگر چنان چیزی را هنوز میخواهد، باید بگونهای رجب اردوخر را آچمز کرده و کنترل کمپین او در سوریه را در اختیار خودش بگیرد و این در حالیست که ترک ها همینک کلی داعشی را آزاد کرده و گویا دوباره سر کار گذاشته اند و اوضع دارد سریع از کنترل خارج میشود.
خلاصه دوستان، انگار پایانی بر بغرنج تر شدن مدام مسئله سوریه نیست. واقعا دلم میخواهد بدانم در مخ پوتین الان چه میگذرد.
به هر حال خواهیم دید.
ولی سؤال من این است: چرا همهاش خوبان هستند که بی موقع سکته میکنند و از صحنه میروند؟
وقتش نیست که اهریمن ها هم دونه دونه شروع کنن سکته کردن؟!…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟