استر و مردخای و بقیه پیاله روی در اخبار

Capture2

دوستان، نوش…

بوزینه زاده هایی مکان مقدس و تاریخی میراث ایرانیان یهودی را گویا به آتش کشانده‌اند. به آن و مطالبی دیگر در این لایو می‌پردازیم.

https://www.facebook.com/piyalechi/videos/4174811939196299/



دسته‌ها:PodCast پیاله‌کَست, اخبار مَخبار!...

۱ پاسخ

  1. سلامی گرم به پیاله‌چی
    آقا 2 حالت داره:
    یا اینکه شما نظر کرده هستی یا نظر باز؟ کدومش هست؟
    یه چیزی توی اون 15 دقیقه اول لایو گفتی که (چون موضوع خیلی حساس هست من دقیقا اینجا بهش اشاره نمیکنم ولی اطمینان دارم که اهل نظرماجرا رو گرفتند) … یک بخش بزرگی از هویت گم شده ما ایرانی ها محسوب میشه ، هویتی که به عمد لا به لای خطوط گمش کردند تا ما ز خود بیگانه باشیم ، حتی اگر با استعداد هستیم اما توانایی بلفعل کردن استعداد هامون رو نداشته باشیم ، چون اصلا هویتی برای ما باقی نگذاشتند تا ما ابعادش رو کشف کنیم …
    هویت ما رو در طول تعریف کردند ، باید در طول فقط زندگی کنیم و باید دائما منتظر باشیم ببینیم آیا کی (چه وقت) بیاید ؟ شاید این جمعه بیاید؟؟؟
    حالا شاید متوجه بشید که چرا اینقدر در صف های مختلف مردم بی چاره منتظر ایستاده اند … چون در ذهنشان این نرم افزار ویروسی تک بعدی (تک چشمی) نقش بسته … غافل از اینکه اگر طولی وجود داره پس عرضی هم هست که ما میتونیم در آن سیر کنیم ( دیدگاه فرا کل نگری ) ، اگر کمیتی هست پس کیفیتی هم هست که اون رو مورد ارزیابی قرار بده.
    ما موجودی بین نا بین این دو بعد هستیم ( بعد کمی و بعد کیفی ) ، الان شاید متوجه بشید که تمامی برنامه ریزی اکثر ما ایرانی ها بر روی بعد کمیست … همش دنبال سود هستیم ، می خواهیم ازدواج کنیم کمی ازدواج میکنیم بعد گذشت مدتی چون این بعد تاریخ انقضا داره دل زده میشیم و طلاق میگیریم ، میخواهیم معاشرت کنیم کمی معاشرت میکنیم ، میخواهیم حرف بزنیم کمی حرف میزنیم به قول عمو مانوک وزن نداریم … بی وزن شدیم ، چون سر تا پا کمی هستیم … پوچ و تو خالی
    آیا این خود ما نیستیم که این دجالان سبز رو بر روی سر خودمون نگه داشتیم؟ به نظر شما باید چه کرد؟
    به قول برنامه نویسان ، باید رفت در سورس کد (source code) بینش (محل پردازش نگرش) و دقیقا همونجاست که باید در کنار هر کد کمی یک کد کیفی هم در لابلای خطوط پیست (paste) کنیم و اون وقته که هیولای سبز رنگ ، در نظر ما رنگش میپره و تبدیل میشه به یک موش بوگندوی فراری و این همون پارادایم شیفتی هست که عمومانوک همیشه ازش یاد میکرد.
    تغییر… میدونید از چی میترسم؟
    بدون شک تغییر در راه هست ، میدونید … تغییر مثل مرگ میمونه ، به زور به خوردمون میدن … اما چه بهتر که اول پارادایم شیفت ذهنی کنیم ، خوب هم دردش کمتره و هم هزینه ای نخواهد داشت و دیگر جاودانه باقی خواهد ماند نه تنها برای ما بلکه برای نسل های آینده ، وگرنه به سرنوشت ملت روسیه دچار خواهیم شد ، دیوی رفت دیوانه ای آمد پدید.
    بالاخره وقتی همه ساکت هستند یکی باید جار بزنه.
    Love u

    • من هی می‌گویم شایان قلم چیست، جز پاس حقیقت؟…
      آفرین بر تو جارچی عزیزم که یادآورم شدی:
      حقیقت را فقط پاس داشتن فقط نیمی از ماجراست، لاکن باید نیز از مناره ها و از روی بام ها با صوت جلی آن را جار زد!
      نوشانوش…
      🍷🍷

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s