جو بایدن خواب آلود برای ۴ تا رای به سیره نبوی پرداخته و حدیث بلغور میکند.
اوباما از استعداد گند زنی بایدن میگوید.
و بهمن مفید هم میرود و دل ما میشکند.
جرعهای به خاک آبهمن،
و به سلامتی شما…
نوش…
دستهها:PodCast پیالهکَست, اخبار مَخبار!...
جو بایدن خواب آلود برای ۴ تا رای به سیره نبوی پرداخته و حدیث بلغور میکند.
اوباما از استعداد گند زنی بایدن میگوید.
و بهمن مفید هم میرود و دل ما میشکند.
جرعهای به خاک آبهمن،
و به سلامتی شما…
نوش…
دستهها:PodCast پیالهکَست, اخبار مَخبار!...
اصل موضوع ۰کنترل قشر مردم و به قولی (عوام) است.
علاقه غول های سرمایه داری برای تبعیت و اسیر کردن ذهن عوام باعث شده که مدل حکومت های دیکتاتوری موفق را الگو قرار داده تا به چپاول ادامه دهند.
از زمان پرورش داعش بدست مبارک همین حضرات که گافش را بانو هیلاری داد !! بایستی دوزاریمان می افتاد که دمب خروس بیرون زده .
البته خطای باصره عوام به اینجا ختم نمیشود چرا که در دستور کار با یک تیر دو نشان زدن پیش بینی شده هم به نام اسلام کنترل کنند و هم چهره اسلام را به عنوان وحشت دینی و ترور لجن مال . البته سود دومی را پاپ عزیز در اغوش میگیرد.
استاد ۰ زنده یاد مانوک ْ همیشه از خواندن بین سطور میگفت ۰ لابلای نوشتاری که ساده خوانده میشد ولی درک و فهمش …….
شرمنده
شرمنده نباش موقع شکنجه ! تاریخ اسلام نشان می دهد که وحشت دینی آن بسا بیشتر از اسلام رحمانی است و ایضاً سه دین ابراهیمی آخری که برپایه وحشت دینی وپاداش بهشت و ترس از جهنم پایه گذاری شده اند . دین به معنای روش زندگی بر پایه تنبیه و پاداش انگیزه ایجاد می کند و کسانی که نسخه برای روش زندگی می پیچند باید قدرت رهبری داشته باشند که سر عده اه ای را شیره بمالند و خود را مرتبط با نیروی قدسی وبرتر معرفی می کنند .. نحوه شکنجه و کشتار در دو دین ابراهیمی آخری ضد بشری است که تراوشات تسلط بر افکار جامعه و تکیه بر قدرت وحاکمیت بوده
حال اگر جنگ صلیبی جدید ی در راه است که اردوغان با موزه کردن ایا صوفیه راه انداخته باید بیشتر توضیح بدهید . ،در کتاب هاشمی شاهرودی نحوه شکنجه جسمی و روحی را که باید توسط حاکم عادل و قاضی القضات اجرا شود شرح مفصل داده . زنده یاد مانوک از لابلای خطوط گفت نه لابلای سطور .این سانسور است . خطای باصره عوام هم ترکیب مورد نظر شماست معنی آن این است که غیر عوام یعنی خواص خطاای باصره ندارند . چون نخ اصلی غروسک گردانی دست آن هاست پس شما از اطلاعاتی برخوردارید که در اختیار همگان نیست و دست برنده با شماست . شرمنده نباش !
هاشمی شاهرودی و مجازات و شکنجه رادیو زمانه :
او در در باره ى مجازاتهایى مثل «به صلیب کشیدن» و «بریدن دست و پا» مىگوید:
«… آیهای که حـد محـاربه را بیان کرد، نیز دلالت بر شدیـد بودن کیفر آن دارد، کیفرهایی ماننـد کشـتن و به صـلیب کشـیدن و بریـدن دست و پا در این آیه همه به صـیغۀ تفعیل آمده است که دلالت بر تشدید فعل دارد و آنچه از آن فهمیده میشود شدید کردن کیفر است…» (منبع) [5]
شاهرودى در توضیح دلیل «فنى» ضرورت درد کشیدن مجرم در اثناى مجازات و لزوم حضور مردم براى مشاهدهى مجازات و درد کشیدن مجرم جهت عبرت گرفتن تاکید مىورزد:
«منظور از تشریع حد، عذاب دادن و آزردن مرتکب است تا بدین وسیله او و بلکه دیگران را از ارتکاب جرم بازدارد. به همین جهت در بعضی از حدود، واجب است که مجازات در حضور گروهی از مؤمنان صورت گیرد و ایشان شاهد اجرای حد باشند. ممکن است ادعا شود که اجرای حـد خصوصًا در مواردی مثل قطع عضو، حتی اگرمحکوم را بی حس نیز کننـد، همواره مرتبهای از عـذاب و آزار را به همراه دارد ولو به لحاظ آثار بعـد از اجرا باشـد. بر این اساس، مراد از درد و عـذابی که در آیات یاد شده بدان اشاره شده است، همین مقدار از عذاب است و آیات مذکور دلالتی بر شرطیت عذاب و آزار، بیش از این مقدار ندارد. این ادعـا را نمیپـذیریم، زیرا خلاف ظهور آیات است. ظاهر آیات یاد شـده این است که نفس حـد تازیانه یا قطع عضو، عـذاب و آزار است یعنی عـذاب دادن و آزردن محکوم، با خود حـّد حاصل میشود نه با آثار و پیامـدهای بعـدی آن از قبیل ننگ و بدنامی. بلکه میتوان گفت، فهم عرفی و ارتکـاز عقلایی در بـاب کیفرهایی مثل زدن و قطع عضو، آن است که در این کیفرها، همان جنبهی دردنـاک بودن و آزار جسـمانی آنهـا مورد نظر است تا از این طریق، مجرمان تأدیب شـده و دیگر مرتکب جرم نشونـد و نیز تأدیب آنان مایـهی تنبه دیگران شود، چنانکه در مورد وعـدهی عـذاب و کیفرهای اخروی و یا آزار و شـکنجههایی که طاغوتها و زورمداران پیوسـته اعمال میکننـد نیز همین غرض مورد نظر است. این فهم عرفی به آن معنا است که در اینجا قرینهی عقلی ارتکازی وجود دارد که ادلـۀ کیفرهایی ماننـد تازیانه و رجم را به این نکته منصـرف میکنـد که مراد از این گونه کیفرها، آزردن و عذاب دادن محکوم است و ِصرف شکل و صورت کیفر مراد نیست. بر این اساس، حتی اگر در آیات شریفه، تعبیر عذاب و ایذاء هم نیامده بود بلکه تعبیرهایی مانند َجلد و قطع و ضرب آمده بود نیز ما به مقتضای همین قرینهی نوعی و فهم ارتکازی، از آنها استفاده میکردیم که در مقام کیفر دهی، عذاب داشتن و دردناک بودن کیفر، شرط است. بنـابراین به مقتضـای طبیعت این گونه کیفرهـا، دردنـاک بودن و آزار داشـتن به انـدازه متعـارف، جزء مفهوم عرفی و ارتکازی آنها است و در این نکته جای هیچ تردیدی نیست…» (منبع)[6]
اما وحشتناکترین بخش از دیدگاه فقهی وی، پرداختن به مجازاتهایى مانند سوزاندن و از بلندى در افکندن است، که از سوی داعش نیز به شکلی گسترده اجرا میشود:
«… اطلاق ادلـهی حـدود و سـیره عملی متشـرعان و اطلاق فتواها و ارتکازهای فقهی و متشـرعی همگی دلالت بر آن دارنـد که در باب حدود و تعزیرات، اجرای کیفرهای جسـمانی بدون بیحسـی، حتی در صورتی که محکوم هم آن را در خواسـت کرده باشد، حرام نیست، چه رسد که او درخواست نکرده باشد. در این حکم هیچ فرقی میان حدود گوناگون وجود ندارد. آری در مواردی مثل حـد تازیانه یا رجم یا سوزاندن یا در افکندن از بلندی، انجام عمل بیحسـی حرام است و باید محکوم از مطالبۀ آن منع شود. چرا که در این گونه موارد، از ادلهی آنها اسـتفاده میشود که شارع به نوع آزار و عذابی که عادتًا از این کیفرها حاصل میشود نظر داشـته و لازم میدانسـته که محکوم به هنگام اجرای حـد، آن را احساس کنـد. اما در غیر از موارد یاد شده، حرمت بیحسـی یا وجوب منع محکوم از مطالبهی آن ثابت نیست…» [7]
او یکی از مدافعان اعدام و شلاق و… در ملاءعام است و میگوید:
«فلسفه کیفر و مجازات در اسلام ترساندن بزهکاران و پیشگیری از وقوع جرم است. هنوز هم معتقدم علنی کردن مجازات شرارت و عاملین جرایم سازمان یافته و باندی بسیار مهم است». (منبع: روزنامه کیهان ۷ اردیبهشت ۱۳۸۱)
تبدیل محمود الهاشمی النجفی به محمود هاشمیشاهرودی
مذهب در خدمت شکنجه و کشتار- ایرج مصداقی
آیا در اسلام شکنجه کردن متهمان و مجرمان جایز است؟
سطر و سطور نمایانگر نوشتاری است که به چشم رویت میشود صفحه هاى دفتر را خط كشى میکنند تا بهنگام نوشتن خطوط راست و مستقيم باشد. همه ما هر از چند گاهی دل به خطا میدهیم.
تحصیلات سرکار در علوم دینی و سیاسی قابل تحسین است. من وابسته به مذهب یا ایدئولوژی خاصی نیستم اما حرمت نگاه داشتن را دیر زمانی است که سر لوحه زندگی قرار داده ام.
بگذارید همان شرمنده باقی بمانیم
شرمنده