دوستان، نوش…
اگر منصور حلاج الان جلویم بود، حتما یک چک افسری بیخ گوشم مینواخت و از من میپرسید آیا از خودم خجالت نمیکشم، بخدا (به-خود-آ)؟!…
لاکن قلم رهایمان نمیگذارد و ما باید بالاخره دست از مسخره کردن خودمان برداریم و به چشمان خودمان در آینه، و به فرزندانمان جلویمان، نگاه کنیم و از خود به پرسیم:
آیا ایران ارجحیت دارد یا اسلام؟
در آخرین متن بسیار روشنگر و شایستهشان، استاد امیر طاهری توصیه پذیرفتن «موج از انقلاب بریدگان» را کردند.
چشم، استاد شیرین سخنِ دنیا و دنیاییان دیده نازنینم. سمعنا و اطعنا. به قول عمو مانوک آی لاو یو و خودم خیلی خفن، و خودتان هم میدانید.
لاکن، و این لاکن مهم است!
خیلی ها، و شاید منجمله خود فسقلی جوراب به موقع عوض نکن دوش هر روز نگیر بیخیالش، هم ممکن است مموتی را در زمره «از انقلاب بریدگان» جای بدهند.
الهی گردنشان بشکند همه رنود حاشاگر را!… شاید مموتی واقعا از انقلاب نکبت اسلامی بریده باشد، ولی آیا او خودش را به ایران و ایرانیت بازچسبانده؟ آیا ارزشی تازه در آن بازیافته؟
چرا این را می پرسم؟
چون، گذشته از اینکه کرم همچین چیز ها را دارم، صرفا ابراز از انقلاب بریدگی از کسی را برای مام ایران ارزشی نیست و ایران دوستی آن کسش را لازم است، و هم اینکه، الان، به این ضبط بسیار جالب صدای مموتی برخوردم که نمیدانم کی داشت تلکیف عواطف ایرانی و اسلامی را در یکی از سخنرانی هایش معلوم میکرد و، لذا انشالاه، مموتی موضعش را بازنگری کرده و تبیین کند:
دانلود:
https://piyalechi.files.wordpress.com/2021/08/ahmadinejad-nationalism-islamism.mp3
دستهها:نوش نگارش
اسلام ! یعنی شایدامااگرولی شیعه و نه اسلام!! پلو خوری برای حسین و قمه زدن و رفتن به بهشت نزد حسین! بچه هایم را ببرم!
نوش!…