دعایی برای درویش…

خلاصه، غذای محشری آورد خود صاحاب رستوران که جز او کس دیگری را آنجا ندیدم؛ آنهم بگو وقت ناهار در یک یکشنبه آخر هفته‌ی طولانی که دوشنبه‌ش هم تعطیل دولتی با عنوان «روز رؤسای جمهور» است و لذا هنگام ورود کمی شوکه شدیم که آخر چرا هیچ مشتری دیگری نبود؟

با آجمال، جنتلمنی با انگلیسی محاوره‌ای مشتی و حضوری بی‌ریا که معلوم بود تمام عمرش را دویده و زحمت کشیده، طبیعتا صحبتمان گرفت.

رستوران بسیار شیک و تمیز و قشنگش واقع است در محله‌ای تمیز و مرفه نشین در گروُوِر بیچ یکی از نقاط بسیار جمهوریخواه کالیفرنیا، نه مثل رستوران های ایرانی تهرانجلس که واقعند در جایی که دفعه آخر دیدیم پر است از لاابالی ها و لات و لوت یا انسان های بیچاره بیخانمان (که کلا کالیفرنیا پر است از آنان بسکه مشکل مسکن بزرگ است در این ایالت) .

آجمال در باره رستورانش گفت که نزدیک پنج سال پیش درویش را باز کرد و همچین که داشت بالاخره می‌گرفت و منفعت آور می‌شد، پلاندمی آمد و با خود بلای کووید را آورد و او نه تنها از جهت بسته بودن اجباری آن روز ها زیان دید، بلکه بدتر از آن، آن جمعیت خاصی که تبدیل به مشتریان جاافتاده رستوران شده بودند و آنرا مرتب پر می‌کردند، بخش بزرگیشان را، کووید از دامنه بیزنس درویش کوچ اجباری داد و پراند…

حال آجمال می‌گوید به امید روزهای بهتر در تلاش و تقلاست که منفعت آوری را به رستورانش باز گرداند در حالیکه کماکان مزد کارکنانی را نیز می‌پردازد…

من به آجمال تبریک گفتم که قربانی پلاندمی نشد و هنوز پابرجاست، و بهش گفتم برایش دعا می‌کنم و این نیز خواهد گذشت…

پس، یا خدا*، از جانب خود و هم پیاله مسلکانم، دعای نوش به جمال آجمال دارم که جمعیت برگردند به رستورانش و کیف کنند از غذاهای لذیذش همانطور که ما تجربه کردیم…

نوش 🍷🙏🕉…



دسته‌ها:نوش نگارش

برچسب‌ها:,

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s