همه دنیا منتظر رسیدن آخر بهار و خشک شدن دشت های گل آلود جبهه بودند تا بالاخره یا اینوری یا اونوری، کار یکسره بشه و جنگ خانمانسوز اکراین به پایان برسه…
و زمین ها هم خشک شد و تحرک و تکاپو در هر دو طرف پدیدار …
باخموت را، که اتفاقا طعمه تلهی وحشتناکی شد برای نیروهای زلنسکی و بد جوری برای دفاع و نگه داشتنش کشته دادند و تاکتیک بسیار موفقی از آب درآمد برای پوتین، آن هم حتما با رایزنی پیراشکی*، دیگه واگنری ها بستند بقچهش را و واسادند واسه فاز آخر سر جاشون در انتظار اینکه آن هجوم و حملهی محشری مُهلک نهایی را عنقریب آغاز کنند.
لاکن عوض اینکه اینطور شود که ساپورت تاکتیکی و لژیستیکی و مهمات دیگه از راه برسند، متاسفانه گندکاری بعد از گندکاری که از اول جنگ شده بود کار سرباز اجباری های بدبخت روسیه، تازه بالاتر و شدت هم گرفت و واگنری ها گویا تعداد قابل توجهی کشته در نتیجه اش دادند در حالیکه به صدقه سر پوتین، تازه قرار بود پاشن برن و غائله آن پیانو زن بدنواز را به ختم بیاورند تا همه بروند دنبال کار و زندگیشان…
پیراشکی که دیگر از مسخره بازیای که پوتین با دولا دولا شترسواری در کار جنگ داشت پیش میبرد کلافه شده بود و با شرایط موجود نمیخواست نبرد آخر را با مداخله گراسیموف و شویگو به پیش ببره، نقل به مضمون سرهنگ بازنشسته مکگرگور تحلیلگر آمریکایی اینست که پیراشکی اصلا رفیقش پوتین را در محاصره و به گونهای گروگان ردهی بالای رهبری ارتش و وزارت دفاع داشت میدید و لذا بعد از کشته شدن گروه آخر مزدورهاش دیگه زد به سیم آخر و بار و بندیل بست و از باخموت کشید بیرون به روستوف و از آنجا کوبید تخته گاز سمت شمال به مقصد کرملین مسکو تا نجاتش بده رفیق دیرین و همانا روسیه را!…
و بله، جواب سؤال خودم را امروز در کلیپ های مختلف دیدم:
دیگر وقتی که کاروان واگنریست ها به رهبری پیراشکی داشت به مسکو نزدیک میشد، نیروهای ارتش روسیه، هم به هلیکوپتر و هم به جنگنده (سوخو-۲۵) متوسل شده بودند و شوخی دیگر نبوده و جنگ مغلوبه بود و شش هلیکوپتر و یک جنگنده (اقلا یک خبر میگوید ایلیوشین ۲۲ مرکز فرماندهی هوابردی) را خبر است سرنگون کردند و کشته هایی هم هست…
و تایید شد که پوتین وقتی به آغاز شورش پیراشکی یقین حاصل کرد، برداشت در رفت و سه چارتا از یارانش هم دوان دوان به دنبالش، و رفتند به پناه بانکری* در زیر یکی از ویلاهایش که تاکنون کسی از وجود آن خبر نداشت…
در این وسط، ارتشی های روسیه، یا برای استقبال از کاروان واگنری ها درمسیر فتح مسکو با مردم کنار جاده آمده و هورا میکشیدند و مقاومت نمیکردند، و یا اسکل هایشان سه سوت ماتحت های مشتبهشان را از واگنریست ها تحویل میگرفتند…
از قضا این لوکاشنکو بود که میگن وقتی دید که دیگر سه است و فقط ۲۰۰ کیلومتر مونده تا به مسکو برسن تصمیم به میانجیگری گرفت به حساب چون خودش هم با پیراشکی ایاق دیرینه است و گویا نزدیکتر از پوتین به او، و میگن اجازه پوتین را برای تماس و مواسطه گرفت و او را متقاعد به برگرداندن سر شترش کرد…
اینکه چه قول هایی به پیراشکی داده شد و آیا گراسیموف و شویگو را برکنار خواهند کرد که دوتایی بروند در سواحل کریمه با هم آبتنی کنند یا نه، لاجرم حالا پیراشکی در بلاروس است و ژنرال بازنشسته دیوید پترائوس که وقتی که ریاست سیآیاِی را به عهده داشت آبرویش را با تنبان شلش بادبادک کرد، بهش توصیه موکد کرده که مواظب پنجره های باز باشد و از نزدیک شدن به آن و خدای نکرده جلویش ایستادن اجتناب راسخ کند! آخر، هم پوتین به خاطر قصد کودتایش، و هم شاید سیآیاِی یحتمل به خاطر شیش ممیز دو میلیاردی که میگن بهش برای کودتا دادند و بجاش شیشکی هم تحویل نگرفتند، میخوان سر به تنش نباشه و تک تیراندازان همینک دستورهایشان را گرفتهاند و دارند میپایند، و بعضی عوامل دیگر هم انداختن آدم کت و کلفت از پنجره به بیرون را قشنگ تمرین کرده و فوت آب بلدند. ببینیم آخرش واسه یه پیراشکی، کی از کی، رودست میخوره!
و عکسهاشم آوردم، ایناها: پیراشکی را با عنوان «دِد-مَن-واکینگ Dead Man Walking» خطاب کردهاند؛ یعنی مُردهای که داره همینجوری بیخودی راه میره!
الغرض، به پیراشکی گفته شد آخر که بیخیال بردارد و به بلاروس برود و هیچ اتهامی متوجهش نیست و اونم الان اونجاست. به واگنریست ها هم گفتند:
۱) یا به وزارت دفاع روسیه بپیوندید، که چندرغازحقوقش اصلا با حقوق و مزایای شرکت خصوصی واگنر قابل مقایسه نیست یعنی حقوق پیمانکاری داوطلبانه و شاباش هایی که از پیراشکی میگرفتند کجا و خدمت شانه به شانه با نیروهای نگون بخت مشمول اجباری برای دولت کجا… تازه مگه میتونن به همون مشمول گماشته هایی که با گندکاری اونا را به کشتن میدادند یا میکشتند حالا اعتماد کنن که نکشندشون و واسش شاباش و ترفیع درجه دریافت نکنند؟
۲) یا سلاح هاتون رو اصلا بزارید زمین و برید خونه هاتون، که معلوم نیست اونهمه تبهکار و زندانی سابق که گزینه جنگیدن برای واگنر را به ماندن در زندان ترجیح دادند قرار است اونوقت کجا بروند، و
۳) یا مرده شور ریخت خائنتونو ببره، گم شید برید بلاروس، که خیلی هایشان اصلا منتظر نماندند که دوباره بهشان بگند و زت زیات گفته و رفتند و دارند همین الان تانک و توپ هایشان را اونجا میشورن و تفنگهایشان را تمیز میکنند و روغن میزنند تا زنگ نزنه و دستمال میکشند تا برق بیافته…
نوش…
- از کودتای نافرجامش به بعد دیگه دوست دارم پریگوژین را پیراشکی خطاب کنم. نمی دانم چرا! ولی حتما بیربط نیست به آشپزباشی پوتین بودنش…
- «بانکِر» به ساختمان یا محوطهای میگویند که به منظور پناه گرفتن و محافظت در برابر تهدیدهای طبیعی یا نظامی در زیر سطح زمین ساخته شده است.
بانکر هایی که مهندس و معمارهایشان حلال خورند در مقابل حملات شیمیایی، بیولوژیکی، هستهای و تهاجمهای نظامی مقاومند و میتوان از آنان به عنوان پایگاههای نظامی، ساختمانهای دولتی، تجهیزات مهم استراتژیک، و یا انداختن کنسرت پارتی های خفن استفاده کرد.
دستهها:نوش نگارش, اخبار مَخبار!...

افشاگری حماسی محمدی؟
شاهزادهای که آخرش در تست مدرنیته رفوزه شد!
کراوات زدن شاهانه
موش حماس در تله تونل خودش!
بیان دیدگاه