ای سام بخت یار،
بخت یارت باشد و بماند…
!Sam, You Are The Man
نوش…
دید روشن و واقعگرایانهتان را بسیار دوست میدارم.
بسی جز شب تاریک نمیبینند و
حکمت حکیم به درد دوران گرفتار است،
حیف…
چون ما در همایشمان در این مکان مهر و روشنگری،
به شب نشینی تولد نور و نوزایی نشستهایم.
یلدایمان شاهد است…
به فزایش داریم فوج فوج ایرانیانی را میبینیم که
رنسانس را درک کردهاند و پس
عبور از ماتریکس محنت و مویه و مردهشوری،
و رهایی و شکوفایی را میجویند…
سیندرلاهایی که در خانه ماندند و انگشت به کبودی وقاحت نماسیدند،
شاهدند…
درست است:
اگر از نیهیلیسم دوری جسته و پازیتیو فورسی بیاندیشیم،
ما باید اساس محاسبات و تحلیلاتمان را بر این بگذاریم که
کلیت قدرت های مطرح گوناگون دنیا
اگر هیچ چیزی را هم از همدیگر قبول نداشته باشند،
اقلا یک قاعده مشترک اصولی را همه به جمع حتما دارند.
و آن این است که هیچ کدام خواهان نابودی سیستم زندگی بشری
در پیامد یک درگیری جهانی هستهای نیستند.
چرا که، نه از تاک نشانی خواهد ماند، و نه از تاک نشان!…
به عبارتی، همه آنهایی که با منطق کمابیش سر و کار دارند،
و تعدادشان هم به شکر یزدان کم نیست،
میخواهند تا روزی که برخورد یک جسم سنگین آسمانی
زندگی را به طور کلی در زمین درب و داغان بکند
(که بیتعارف، یک احتمال واقعی زیستی و از جنبه ریاضی حتمی است!)
بهره و حال زندگی روی آن را ببرند.
در این راه، همه کلا خواستهاند که برابر باشند،
و هم خیلی ها هم برابرتر!!…
لاجرم سیاست هست و سیاست بازی
ولی در وسط همه بلبشو،
بیزنس احمق مفید سازی و پرورانی،
آی چه موثر و پربازده عمل کرده!!!
برای درخشانی عملکردش،
از ‹دکتر› مصدق تا ‹امیرفرمانده› سلیمانی،
شاید باید،
کف زده ایستاد!!!
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟