دوستان،
نوش…
جناب بولتون گفت تعویض رژیم هدف ما نیست…
بازار بلافاصله اعتصاب کرد.
پیش از اینکه جای دیگری برویم، مروری کنیم تاریخ را:
از اولش هم آن بیل لعنتی که تاپاله خمینی و بساطش را از زیر درختی در باغچه ای در فرانسه کنده و گذاشت توی فرغون بالدار ایر فرانس تا بیاید یک سره بیاوردش به وعده آباد دم قبرستان خالیاش کند تا گند به ایران زدنش را شروع کند، مگر آن بیل با پول بازار خریده نشد؟!
ولی ظن این جانب این است که بازار خیلی وقت پیش به خود آمد و یقین دید ای دل غافل بایستی که از متریکس نکبت خمینیسم و زهرمار اسلامیسم عبور کند تا در دنیای بیزنس و تکنولوژی نفله نشود. یعنی دقیقا همان بینشی که حلول کرد به پارادایم شاهزادهی جوان و تپلی که بعد رفت وزن کم کرد و همراهش شروع به انقلاب فرهنگی-اجتماعی درون کشورش و به ایران هم گفت اسلام زهرماری مال خودتان و مال بد بیخ ریش ملا و آیتالله هایتان، ما میخواهیم زندگی مثل دوران شاهنشاه ایرانی کنیم و نحس هم نیستیم و نمیخواهیم باشیم! ؛ …
حال دیروز در سایت وزین بالاترین یکی از هزاران کاربر موضوع داغی زد که در تعریفات آن تحریف شد و بدجوری آدرس عوضی داده شد. به نظر میآمد شاید کسانی که یا دل خودشان از رژیم خوش است و یا میخواهند که به رژیم دلخوشی و قوت قلب دهند در دهل و سرنا کرده بودند که بولتون گفته «دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم» و اگر بلد هم بودند چجوری هجیاش کنند پایش هم مینوشتند جانمی جان!!! در حالی که امروز اصلاحش کردهاند و درست ترش را میبینیم که میگوید» تغییر رژیم ایران در دستور کار دولت آمریکا نیست»…
و آن عین حقیقت است و خیلی هم بجا و خوب است!…
توجه میفرمایید که میگوید «دستور کار»؟ یعنی این آجندا Agenda یا مشغلهای نیست که آمریکای آقای ترامپ بخواهد فیالحال برایش صرف منابع و هزینه کرده و آن را به دوش بگیرد، چون در واقع فایده چنان همت و برنامهای، ایشان تشخیص باید داده باشد که هیچ بیشتر از فایدهی مویه کردن بر سر قبری که در آن جنازه ای نباشد، نیست!! خلاصه کلام یعنی با وضع موجود دیگر رسما رژیم چنج برپا کردن پول بیخودی هدر کردن است؛ پولی که اگر لزوم هزینه کردنش تا همین نزدیکی ها بود، دیگر چنان نیازی موجودیت از دست داده…
لاکن، رندان دوباره خارج از کانتکست و با هپلی هپو کاری البته سعی کردهاند تصویرفیک در امان بودن نظام را تلقین نمیدانم کی بکنند! زهی تلاش های مذبوحانه!…
آقای بولتون در مصاحبه روز یکشنبه بعد از اینکه مفصل توضیح داد که حتی با همه آوانس های مالی که بابت برجام اوباما به ملا ها داد، دیده شد که اوضاع کشور خرابتر هم شد، گفت حالا با وضع شدن دوباره تحریم های قبلی در دوران پسا برجام و هم اینکه اروپا هم موقعیت و موضع آمریکا را درک کرده است و همراه خواهد بود، ایشان تاکید کرد که وضعیت نظام حاکم کما فی احتضار خراب است و دارد خرابتر میشود و بعد گفت ما دنبال انجام کار تغییر رژیم نیستیم چرا که موضع رسمی دستور کاری ما در حال حاضر حصول اطمینان از این است که رژیم ملاها هرگز و به هیچ وجهی به دستیابی به بمب اتمی نزدیک نشود (بخوانید: چون دیگر لازم نیست حتی انگشتی هم در آن جهت بلند کنیم بسکه وضع رژیم خراب و فروریخته است!!!)
لاکن بر خلاف سرور و شادمانی جاری در عروسی توی اونجایی عدهای از ذوب شدگان ولایی بر سر گفتهی بولتون در باره رژیم چنج، ابدا گفته و ناگفته های آقای بولتون این معنا را نمی دهد که کابینه ترامپ میخواهد که ملاتاریا سُر و مُر و گُنده سرجایش باقی بماند چون ترامپ عاشق مثلا چشم و ابروی ولی فقیه است یا دلیل مزخرفی دیگر!!
واقعا مگر میشود آن آقای بولتونی ما صورت و سبیلشان را روی عکس بروس لی مزین کردیم که لگدش را راست کرده تا به جایی سزاوار! در ملا بچسباند، حالا در جهت به درک اسفل فرستادن حکومت ملاها تغییر عقیده داده و زاهد شده و مسلمانا؟!… پرمعلوم است که نه!
ولی نباید فراموش کنیم که چون آقای بولتون نه از جانب خودش و بیان مواضع فلسفیاش، بلکه داشت رسما از جانب دولت ترامپ در یک برنامه صدای آمریکا که با پول مالیات مردم و برای پیشبرد اهداف و منافع دولت آمریکا ساخته شده حرف میزد. پس باید با رعایت محذورات قانونی و سیاستی ترامپ و نه از جانب دلخواسته های خودش سخن میگفت.
لاکن هر چه گفت راستش را گفت، آنهم بسیار شمرده، و خیلی چیزها را هم نگفت:
از لحاظ فنی، آمریکا اکنون یعنی در این روزهای جدید بعدالظهور روح رضاشاهی، یعنی روزهایی که خیل عظیم جوانان ایران هنوز ‹نایس› ! هستند و فعلا دارند به دار کشیدن نمایشی لچک بسنده میکنند و فوقش از یک صندوق ترانسفورمر برق بالا میروند، به دنبال هزینه کردن رژیم چنج برای ایران نیست چون مثل ملاتاریا مغز خر نخورده که کار از سر چرت و باد شکم و خرافات و خباثت بکند.
صحنه این است که چهل سال ملا بازی هم بالاخره به سر رسید. راستی چه سِرّی است پشت سر این عدد چهل؟! کجاست کسروی تا ببیند ملتش آن یک حکومت را که گفته بود به ملا ها بدهکار است، بدهیاش را پرداخت کرد، و چه جور هم، تا هم بر خودشان و هم بر بقیه جهان ثابت شود که ملاتاریا و مزخرفات هزاران ساله شان نه تنها قاتق نان کشور نشدند بلکه ملت را امت کرده و ایرانیتشان را سعی به زدودن داشته و قاتل عمدهی جانشان شدند و چنان ایران را به مهلکه انداختند که کمتر از یک هزارم شدن قیمت پول روزی معتبرش تنها جزئی از مصیبتهای کلانش شد…
امروز اگر ملاتاریا هنوز عددی باقی مانده بود شاید میشد در فکر کار تعویض یا چنج آن به مثابه پوشک کثیف و پوپی بچهای شد که بالاخره یکی باید عوضش کند و مردم را از عذاب تعفنش رها، و بحث رژیم چنج به لزوم در میان میبود، ولی با همه ریزش هایی که شده علی دیگر تقریبا خودش مانده و حوضش. و وقتی که نظام نکبت مثل دندانی پوسیده از فرط فساد و شلی چنان شده که با تلنگری از جای کنده خواهد شد و یا دارد خودش میافتد، دندانپزشک که دیگر لازم نیست با گاز انبر و خرج و هزینه اش که، عزیز برادر!!
جالب و بانمکترین وجه این بازی غم انگیز لاکن یادم نرفته بگویم اینجاست که آقایان برداشتهاند و به اروپا ضربالاجل برجامی دادهاند!!! عین یک بچه تخم سگی که پستان دایه بدبخت را گاز میگیرد! نانجیب و نمک نشناس هستند این طایفه، از ازل و تمام عیار…
پس، بازار ایران این پیام را که وضع ملاتاریا خرابتر از آنست که اصلا نیازی به همت رژیم چنج از جانب آمریکا باشد را از جناب ترامپ خان شیردل دیل مِیکِر Deal Maker که خودش هم جوهر خُلَّص بازار نیویورک است و از طریق دهان بولتون که از جانب او و به عنوان مشاور او حرف میزد و چنان هم در همان ویدئو تصریح کرد، شنید، و به همراه خیلی ها تکلیفش روشن شد، چون اکنون دیگر هیچ شبههای برایش باقی نمانده که دقیقا چه آشی ترامپ برای ملاتاریا پخته!:
در نقشهی ترامپ، نظام پلید فرزند خود کُش دستار بسران است که همراه شرکای قالتاق و اوباشاش در ماجرا جویی های برونمرزیاش که فکر میکرد تاکتیک بسیار خوبی است نقره داغ شده و فول کورت پرس full-court press دهانش آسفالت و فکش پیاده و با هیچ در توشهی ارمغانش از دفاع مثلا حرم و پشتیبانی فلسطینیانی که با صدام بودند به درون مرز های خودش بازگردانده شده تا آچمز کامل انزوایی اجباری را تجربه کند، آنهم در حالی که با تحریم های تشدید یافته خفه کننده به همراهی اروپای مغبون ولی همپیمان (مغبون گفتم چون اروپا هم میخواهد از آخور بخورد و هم از توبره؛ یعنی نه میخواهند بیزنسشان را با آمریکا از دست دهند و نه راضیاند مکیدن جان و بالا کشیدن ثروت ایران را به همراهی و همکاری ملاها پایانی ببخشند…) و ساختار مدیریتی نالایق و ناکارامد باید جوابگوی نیازهای جامعه ۸۰ میلیونی ناراضی و ناراحتش باشد. امری که هیچوقت ممکن نبود، حالا که دیگر آهی هم در بساط بانک مرکزی خمینیست نیست و نخواهد بود که با ناله سودا کند پیشکش!!
ملاجات و شرکا خوب بلد بودند با کمی بخور و نمیر از ثروت کشور، ملت را ۴۰ سال در حالت اضطراب و سگ دوانی داشته و تحت مدیریت قلعهٔ حیواناتی وار نگه دارند، و با بقیه ثروت هنگفتش برای تضمین بقای نکبتشان ماجراجوییهایشان را در منطقه به موازات تلاش دستیابی به بمب اتمی که هرگز عرضهاش را هم نداشتند بسازند به پیش ببرند.
تا اینکه به حالا رسیدند که دیگر عیان شده که روزهای به جای نرم (گلاب به رویتان) شاشیدنشان به انتها رسیده.
پس، بازار میداند، نسل شیک هم میداند،
و پیر مکتب رنسانسی ها هم خیلی وقت پیش تحلیل کرد:
«آقایان با دست خودشان، خودشان را در آچمز هستهای انداختند وپایان خود را رقم زدند!!!»
نوش…
اندکی هم در بارهی خانم گرتا ون ساسترن که با آقای بولتون در صدای آمریکا مصاحبه کرد اینکه ایشان ژورنالیست بسیار با مرامی تشریف دارند و برای ایشان بنده احترام بسیاری قائلم.
بانو ون ساسترن، علاوه بر داشتن قلم پر اعتباری که ایشان را در مسند نود و چهارمین بانوی قدرتمند جهان طبق رتبه بندی فوربز Forbes دارد، وکیل مجرب حقوقدانی هستند که عمری را در همت دفاٰع از حقوق مردم گذراندهاند.
ایشان که پس از تجربه در عدلیه سابقه ای طولانی نیز در عرصه ی تولید برنامه های تحلیلی-قضایی برای رسانه های تجاری مانند و منجمله سی ان ان و فاکس نیوز دارند، چه خوب است که در همتی نیز برای دولت ظاهر میشوند.
لاکن خداوند زودتر به زیر خاکم کند اگر به قضاوت کسی بنشینم که بخواهد نانش داخل روغن باشد…
دروغ چرا، خود اینجانب هم اگر بتوانم و شود مهیا، دست ردی نداریم که با آن پس زنیم اگر نانمان خدای نکرده روزی رویش یک کمی پنیر با گوجه و یکی دو پر ریحان ظاهر شود!…
این قسمت از آن مصاحبه قابلتان را ندارد و دست صدای آمریکاچی ها درد نکند:
نوشانوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟