دوستان،
نوش…
در طبیعت بعضی اوقات گربه نره را واجب میشود که طرف ناراضی به سفر سانفرانسیسکواش را در گوشهی پشت بامی به غایت رفیع غافلگیر ساخته و راه گریزش را به آچمز واثق ببندد و … بقیه داستان، شامل آخرسر ترس گربه نااهل از دیدن فاصله تا زمین و افتادن، و پس به عقب رفتن ناگوارش به آغوش گربه نره منتظرالوصال را میشود!…
که ایضا حکایت حکمتی است که آقای ترامپ در حال رواداشتن به جهان قهرمان نرمش ها، یعنی جناب ولی فقیه مسلمین جهان به باور خود و مجلس خبرگان و تمامی ذوب شدگان در خودش، است!…
آقای ترامپ، چنانکه در اسکرین-شات توییتش که آوردهام میبینید، به درستی گفته که ج.اس. جنایتکار را از امروز که مرحله اول تحریم ها رسمی شد در بدترین وضعیتش در تاریخ نحس وجودش تاکنون قرار داده، و تعارف هم ندارد و به یقین میگوید حالا صبر کنید تا نوامبر که خواهیم ترکاندش!!…
و در حالی که هم آقای بیت و هم عروسک خیمه شب بازی ساخت گلاسکویش دارند انواع اقسام بد و بیراه های دل خودشان خنک کننده و برای مصرف نمی دانم کی را بار ترامپ در ظاهر و عام میکنند، دوستان اسرائیلی خبر میآورند که فرستاده های سری نظام نامردان در واشنگتن دارند یواشکی به هرکی که گوش میکند التماس و لابه و زجه میکنند که ترامپ بیاید و به مذاکره با رژیم بنشیند…
که البته خود شوالیه شیردل هم گفته که خیلی اهل مذاکره هست و حتی پیشبینی هم کرده که ج.اس. به پای امضای عقد دیل او خواهد آمد،
لاکن وقت آن را خودش تعیین کرده و نه آقا… و تاکید هم کرده که به دنبال استقرار صلح جهانی است چرا که به خوبی درک کرده که اگر این رژیم اوراق نشود صلح به دنیا برگشتنی نیست و به همین جهت هم هشدار داده که بیزنس کردن با این رژیم همان و بیزنس با آمریکا را از دست دادن همان…
و دوستان، چون از لحاظ قانونی هنوز دولت ترامپ نمیتواند گفتار خواهان براندازی رژیم هیولاها بودن را به متون رسمی داشته باشد، این سیاستی که وضع کرده نزدیک ترین حالت به آن موضع است. و دقیقا هم لزومی به مداخله نظامی نیست مگر اینکه نیروهای مسلحش دست به کشتار معترضین بزند و مداخله را قانونا ایجاب کند وبهانه اش مثل بهانه مداخله نظامی پوتین در کریمه مهیا شود، و یا ج.اس. دست به خریت محض دیگری بزند که واکنش نظامی آمریکا و متحدین را لاجرم برانگیزد.
و الّا، با همین فرمان که استراتژی تیم ترامپ مبنی بر تحریم اقتصادی ملاتاریا تا اسقاط آن پیش میرود رژیم همینک در حال فروریزی است و پول ندارد و مردم خودشان مثل زباله جارویشان میتوانند بکنند . سوخت و سوز لازم نیست داشته باشد، ولی دیر یا زود دارد…
پس در این حکایت، گربه نره بعد از اینکه ارتفاع بام تا کف کوچه به توسط طرف ناراضی مشاهده شد و دلش از آنچه که دید مرعوب و پس، از ترس پس رفت تا نیافتد، مذاکرهاش را با فرمایش ‹آخ جونی› که شنیده شود در همه اکناف و اطراف جهان آغاز خواهد کرد و صیغهی برجام دوم امضا خواهد شد چرا که گربه نا اهل به لطف سیاست اویی که با ملوس ترین گربه های دنیا همدمی داشته و هم میداند چگونه پوست گربه های ناباب را بکند، زاهد خواهد شد و مسلمانا!… باور کنید…
خاک بر سر دستار بسته بی لیاقتشان که آمدند حکومت کنند، عوضش آتش به دین مردم زدند و دکان دین فروشی پول راحت ساز هزاره هایشان را رویش بمب اتمی انداختند! خاک بر سرشان…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟