دوستان،
نوش…
عجب داستانیست این حکایت جواد ظریف بنیه…
لاکن دوستان، دار و ندارتان را به حتم و راسخ بر این شرط ببندید که این جاروکش جوات (بله همه این تروریست های اسلامیست ولایت پرست، سر و ته از یک کرباس بوده و جاروکش و جا انداز هیولا ها هستند، و ما خودمان پس از اینکه زبانمان مو در آورد توانستیم آن را به جماعت اینور آب بفهمانیم!…) از کارمای اعمالش ، مخصوصا آنچه که بر شاه مریض بستری بر تخت، در تظاهرات فرمایشی بیرون بیمارستان نیویورک و با بلندگو در دست روا داشت، نخواهد گریخت… ای جوات، به خاک بیُفت و طلب مغفرت کن از روح زجر کشیده محمدرضا پهلوی, شاه خدمت کرده و نیک خواه ایران، قبل از اینکه بمیری و یاد وجود و منظر کریه چندش آورت ابدی شود…
دیروز مایک چون تانک پومپئو وزیر خارجه محبوب آمریکایی من در باره چهره های به ظاهر اعتدال گرای ج.اس.، یعنی همه آتآشغال هایی که خود را اصلاح طلب معرفی میکنند و به چنان مسخره بازی هایی دست مییازند، حقیقتی را گفت در این مایه که : همه آن ضالین که حامی حکومت ولایی هستند، همه شان سر و ته از یک کرباس، و تروریست های مادر ق***اند!…
دمش گرم و نوش والّاه!…
راستش را بخواهید، من انتظارش را نداشتم که بتواند از تهران در رود! و سرنوشتی مشابه با آنچه که بر زنده یاد هویدا، نخست وزیر خوب ایران، روا شد را در انتظار عاقبت جوات ظریف بلندگو به دست گاگول، که قول میدهم یک روز از عمر بی فایده اش را صرف کار سخت نکرده و دستانش لطیف تر از برگ گل است را، برایش به تصور داشتم.
توقع داشتم که خامنهای وسپاهیان حضانت دار عمامهاش و شورت زنش، هرگز دیگر نخواهند گذاشت که جوات از ایران خارج شده و به موطن امن و امانش آنور آب، یعنی آمریکا، برگردد و چون اوضاع سه! است، شاید بهتر که او را گوشت دم توپ کنند و به حکم مصلحت الساعه و نرخ روز شاید، اعدامش کنند واین حرف ها…
لاکن میبینیم که گذاشتند سوار هواپیما شود و در نیویورک پیاده!، و بدانطریق سیگنال از عمق بیچارگی و گیرافتادگی نظام ملاتاریا دادند که فکر کردند شاید اگر بگذارند این یقه مشنگ کریهالمنظر به مکانی که در آن حال و زندگی کرد و بزرگ شد برگردد، بتواند به گونهای نقش ناجی را به هر ظرفیتی برایشان بازی کند… زهی خیال باطل…
به هر حال او را فرستادند تا یا مستقیم عجز و لابه بیت را به گوش امپراطور عصر نوین برساند و یا طبق معمول کرسی شعرهای سبک مموتی را جلوی دوربین و میکروفون های آمریکا بازگویی کرده و نشخوار کند…
ولی دیر است برای چنان تدبیرات که حتی در دوره اوباما، که میخواست فرزند ملایان بشود تا در آنها پدر قال او و مادرش گذاشته و دررفته به آفریقایش را پیدا کند هم کارا نمیتوانست بود، چه برسد به حال که ترامپ مدام جفت شیش بیار نمیخواهد سر به تن پر پیه شان را باقی ببیند…
خوش برگشتی، جوات!
راستی گرین کارت و زن یا بچه ات را اگر باخودت به ایران برده بودی هم گذاشتند باخودت برگردونی، یا ازت گروگان نگه داشتند تا برگردی؟!…
نوش…
پی نوشت ویژه: تبریکات به خانم ابتکار، دخترک کانفیوز دم دست گروگانگیرهای بوزینه نسب، که منتشره «علمیشان» هم مثل اون ملای گلاسکویی اشمئاز برانگیز، قلابی و تقلبی از آب در آمد! امان از این کارما!!!
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟