محدودیت هسته‌ای ۱۰۰ ساله؟!

Capture

دوستان،
نوش…

ما رفتیم ویدئویش را پیدا کردیم و آوردیم اینجا تا خودمان ببینیم و بشنویم آخر پرزیدنت ترامپ چی بود که گفت، و ظنمان صحیح در آمد که، بله، باز دوباره جماعت زرد نویس توسل به احساس افروزی نموده و یک چیزی را از کانتکستش بیرون آورده اند تا تولید هیجان فیک کنند.

آقا از این کار ها نکنید! اقلا صبر کنید تا پیاله‌چی بمیرد و نباشد تا حالش از ژورنالیسمتان بهم نخورد و بعد بردارد دوتا آبجو بزند تا حالش جا بیاید، و بعد از جا افتادن و چسبیدن آن دو قوطی ام‌الخبائث، قلم به پاس حقیقتش روان دارد، و حقیقت نیز نیک دانیم که کند همیشه پریشان روان رنود و رسوا وایِشان را!…

فراموش نکنید: ترامپ و بنده بس طولانی تر از اینجانب و هر احد دیگری همشهری بوده‌ایم و بنده حرف او را خوب بلدم ترجمه کنم؛ چون هم آنچه را که می‌گوید می‌فهمم و هم آن را که منظورش هست بگوید ولی در نحو همیشه هیجان زده‌ی کلامش مجال نمی‌یابد و نمی‌گوید می‌شنوم!…

همانطور که در ویدئو ثبت است، از پرزیدنت ترامپ خواستند توضیح بدهد که داستان منصوب شدن سناتور رند پال برای مذاکره با ج.اس. چیست؟

که پرزیدنت ترامپ هم تصریح کرد که گرچه به سناتور پال خیلی احترام دارد و به حرف و مشاوره‌اش گوش می‌آویزد، ولی به او چنان ماموریتی را محول نکرده است و چنان خبری نیست.

باری چون صحبت ایران پیش آمد با آن، همان ایرانی که آقایان و برادران کرده‌اندش صحرای کربلا! و هم شاهد بوده‌ایم که او هیچوقت، به حق هم، دست از بدگویی در باره برجام و کنایه به اشکول منشی اوباما برنداشته و نخواهد هم داشت، ضمن این نیز ارائه داشت که:

اولا آن برجام هولناک یک دیل یا معاهده نبود چون به تصویب کنگره و حتی طویله‌ی شورای اسلامی هم! که در ساختمان قوه مقننه ایران تشکیل جلسه می‌دهد در نیامده،

و ثانیا، در عرف سیاست، معاهده ها باید دراز مدت و مثلا صد ساله باشند تا به حساب آیند و به از کاچی شوند دیده در آفاق!، نه مثل برجام که کوتاه مدت بود و تازه آنهم در انتهای سپری شدنش ملای یه لا قبا می‌توانست بر گردد سر کار هسته‌ای اش با شدت و حدت تمام و خیال راحت برای خودش یک بوستان از بمب هسته‌ای به حصول آورد!…

پس آن «صد سال» که ذکر او شد، حتی اگر در دلش هم چنان بخواهد و حقش را هم دارد، به مضمون و ساختار گفتارش در این مایه و معنی نبود که او می‌گوید می‌خواهد ایران محدودیت صد ساله هسته ای داشته باشد!!

بلکه داشت در باره‌ی چون و چرایی یک معاهده معتبر بین دولی به ظن خود اظهار نظر و ابراز عقیده در آن دقایق می‌کرد…

گرچه، واین گرچه مهم است! خود دوستان هم حتما با من موافقید که اگر جمهوری اسلامی سرکار بماند، که ماشالاه با اوضاع آپوزیسیون و هموطنانی که فقط دوست دارند به خیابان بیایند تا برای ج.اس. باشامورتی بازیِ انتصخابات مشروعیت در انظار جهانیان به نشان انگشتان کبود و سلفی هایشان ایجاد کنند،

و در حالی که آمریکا همه‌اش می‌گوید دنبال رژیم چنج نیست و جز تحریم کاری نمیخواهد علیه ملاتاریا بکند و خود ترامپ گفته ایران با همین رهبران فعلی‌اش هم می‌تواند عالی بشود، و فوقش ممکن است برای تنبیه بزند یکی دو تا ساختمان را مثلا در شلغوزآباد بکوبد، پس چه بسا این تخم و ترکه‌ی عفریت بیش از صد سال هم بر گرده‌ی ایران خانم سواری خواهند کرد.

پس در چنان حالتی، آیا با من موافق نیستید که رژیم خمینیست بهتر است که صد سال که نه، بلکه هزار سال سیاه هم در محدودیت هسته‌ای قرار داشته باشد؟!… مگر بشریت خل است بگذارد این دیوانه های آخرزمانی به بمب دسترسی پیدا کنند؟

این آخرزمانی های مهدوی را دنیا همانقدر رغبت دارد با دانش و تجهیزات هسته‌ایشان به حال خود رها کند که رغبت داشت امپراطوری مغرور و فرهنگ دار ژاپن را با آن نظامیان فوق دیسیپلینش و دانشمندانی که داشتند آتش بس کند و تسلیمشان را بپذیرد و پی کار خودش برود… پس ولشان نخواهند کرد و باور کنید ترامپ را وقتی میگوید ملا به بمب دست نخواهد یافت…

در حالیکه ارتش و نیروی دریایی ژاپن را کسی حریف نبود، آمریکا و دنیا شانس آورد که آمریکا اول بمب را ساخت چون جمع کردند انیشتن و رفقا و دانششان را همه یکجا و چیزی هم از آلمان باقی نمانده بود…

پس تصمیم گرفتند با دادن درس عبرت هیروشیما و ناگازاکی به آنان، هر دو شهر های صنعتی که در آن خدا میدانست ژاپنی های باهوش که صنایعشان حرف ندارد چی داشتند به سرعت درست می‌کردند، اطمینان حاصل کنند که از آتش ارتش ایدئولوژیک ژاپن، تنها قدرتی که مغول ها را شکست داد، در امان بمانند، و گِس وات؟! سیاست جواب دهی بود. نه؟!…

کسی با ایرانی که آدم باشد کاری نخواهد داشت، ولو آن ایران تاپ و توپ ترین قدرت صنعتی هسته‌ای در دنیا بشود، ولی با خودمان صادق باشیم، آیا فعلا دنیا فکر میکند که ایرانی ها با آن حکومت به قول جوات «خود خواسته» شان آدمند؟!

اینها تازه ماشالاه می‌‌خواهند سینه زنی عاشورا را در آمریکا و کانادا و اروپا جا بیاندازند!!!

ایضا، صدایی دیگر در ذهنم گفت که این شاید یکی دیگر از آن تکه های ترامپی بود که پرزیدنت دوباره به کنایه انداخت:

اینکه در انفعال ایرانیان و آپوزیسیونشان و وضعیت حاضر، همآنانی که با قایق های تندروی مزین به علم های حسینی و ابا عبداللهی شان خلیج فارس را تبدیل به خلیج عربی کرده‌اند و ایران را با حسینیه ها و ادبیات شیعیشان کربلا، و تمامی مافیایشان، صد سال دیگر هم انتظار است که سر جایشان باقی بمانند. تا موقعی که شیره‌ای برای مکیدن در روح و تن ایران باقی مانده. حالا ایرانی آیا باقی خواهد بود صد سال دیگر، که دیگر بحثی دیگر است…

نوش؟…



دسته‌ها:نوش نگارش

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s