آقای یاکوف امیدرور یک سرلشکر اسرائیلی است که قبلا در سِمَت مشاور امنیت ملی آن کشور خدمت کرده و اکنون عضو ارشد اندیشکده مطالعات استراتژیک اورشلیم میباشد و این روزها خیلی از او درخواست مشاوره و ابراز افکار و عقیده میشود.
الغرض، سخنان امروز او که در جروزالم پست چاپ شده آدم را شدیدا به یاد حکایت برزگر داستان بلدرچین و برزگر که مشقش را تقریبا همهمان نوشتهایم میاندازد.
یادتان باشد، برزگر پس از دست دادن امید به این و آن آخرش به پسرانش گفت باید خودمان جمع کنیم برویم به مزرعه و دست به داس شویم و خرمن خود درو کنیم که امید به یاری دیگران ثابت شده که بیجهت است.
اکنون هم آقای امیدرور زده به وسط خال در ترسیم درست و واقعی وضعیت، و نقل به مضمون میگوید در موقعیتی قرار داریم که نه دنیا نه آمریکا نه ناتو نه هیشکی عین خیالشان نیست و چشمانشان را به معضل حاد و حیاتی در حال گسترش ملاتاریا بستهاند، و این در حالیست که رژیم خمینیست دارد میرود به بمب هسته ای دست یابد تا زیر چتر حفاظت و متکی به ضمانتی که توسط داشتن بمب اتمی فکر میکند برای بقایش خواهد داشت به تکمیل حلقهی آتشی که با نیابتی هایش دورتادور اسرائیل آماده کرده پرداخته و ارباب منطقه و قاتل جان اسرائیل گردد. وضعیت دیگر به جایی رسیده که معطلی دیگر جایز نیست (به خاطر گریز هستهای ملاتاریا؟!…) و یواش یواش وقت تمام شده و چارهای باقی نمانده جز این که اسرائیل خودش در خاک ایران به اقدام نظامی مبادرت ورزیده و رژیم را متوقف کند…
ما در پیاله سرا امیدواریم که همه چیز به خیر بگذرد.
همین…
دستهها:نوش نگارش
دادگاه قضایی اتحادیه اروپا لزوم برچسب زدن محصولات تولیدی در کرانه باختری و نوار غزه و … را تحت عنوان فلسطین اشغالی الزامی کرده است ؟ آیا جنگ در بالا بالاها شروع شده ؟ اولاً کشور فلسطین رسمیت قانونی در سازمان ملل و پرچم رسمی ندارد . ثانیاً اگر اتحادیه اروپا بخشی از گلوبالیسم جهانی و شامل کشورهایی با سابقه استعمار گری است ، چگونه می تواند در حالی که خود خون چند نسل از مردم ایران را در شیشه کرده و همچنان » ایران را مصرف می کند » و استقلال ایران را بر نمی تابد چنین حکمی صادر کند جز این است که همچنان سهم بیشتری را در باز سازی ایران و در رژیم آینده ایران را از آمریکا مطالبه می کند این حکم قضایی یک شانتاز و فشار برای سهم خواهی نیست ؟ آیا گلوبالیسم دارد مقتدرانه و موذیانه خود را بازسازی می کند ؟ حمایت سیستانی و قاسم سلیمانی و نماینده سازمان ملل از دولت فاسد عراق و توسل به راه حل اصلاحات و خروج دولت ها البته فقط امریکا که توسط مقتدا صدر عنوان شده است چه مفهومی داردو پیغام رئیس موساد که سلیمانی فعلاً کاری نکرده که وی را ترور کنیم ؟! ؟
باز برگردیم به پیر دیر که گفته بود » مجوز یک عملیات محدود نظامی به ایران بر عهده بی بی قرار گرفته و هزینه جنگ در منطقه هم برعهده عربستان و سایر شرکای ذینفع است پس نتیجه لرزان و پنجاه پنجاه انتخابات اسرائیل که منجر به طولانی شدن زمان تشکیل دولت و کابینه ، یک پیغام برای بی بی داشته و یک جور ترمز گیری برای کنترل او است تا طبق مفاد توافقی و در چارچوب پروتوکلی اقدام کند که نمود آن پس از حمله به عراق و بی اطلاعی امریکا از عامل حمله است ا؟
اما تبلیغات رسانه های غربی و فیک نیوز ها و شلوغ کاری تا کی ادامه دارد تا کی «قاشقچی قاشقچی بله » و «زهرا کاظمی زهرا کاظمی نه » ؟ صدای واقعی مردم تشنه آزادی از کجا باید شنیده شود ؟. چرا یک بلند گو در اروپا یا امریکا در اختیار طرفداران ناسیونالیسم و صدای واقعی آزادی به رسم دمکراسی در اختیار ایرانی ها ی پاکدست ، درستکار ، راستگوو وطن پرست قرار نمی گیرد و همه به طریقی مردانده می شوند ؟ چرا کسی جلوی گردانندگان رسانه هایی چون صدای امریکا farsi .voa یا رادیو فردا radiofarda یا بی بی سی فارسی را نمیگیرد تا خبرهای گزینشی و جانبدارانه و تفسیرهایی با تحلیل گرها و مفسران بی سواد و گاه جعلی مثل علیز !! در بی بی سی در خوشبینانه ترین حالت در جهت منافع یک جناح خاص تنظیم می شود ؟ چرا به قول کودک سپید موی از زبان دکترمحمودی مدیر سابق صدای امریکا که گفته بوده » دستورالعمل پایین کشیدن فتیله ها » از مقامات بالادستی امریکایی صادر شده است ؟ نقش کنترلی و بازدارندگی برای درخواست تغییر و تحول اساسی در ایران چه میزان اهمیت دارد و چه میزان رسانه ها ی رسمی دولتی یا رسانه ها یی که تحت حمایت غیر رسمی دولت ها و شرکت های چند ملیتی هستند برای کنترل اخبار ، نظرها و صدای اکثریت خاموش را در برنمی گیرد . چرا صدای فریدون فرخزاد پس از سفر به آمریکا و سپس دلسردی و بازگشت به آلمان واجرای کنسرت ها با انتقاد از اپوزیسیون هایی که در انتظار دریافت چراغ سبز از آمریکا هستند تا فعالیت خود را شروع کنند ! ، چطور در آلمان خاموش می شود ؟ پس این دمکراسی کی نمود پیدا می کند ؟
.