یاد مردگانمان زنده، لاکن از تجربهی زندگی در عصر فناوری جدید در سطح دهکده جهانی این را میتوان مشاهده کرد که مفهوم ها و «یقین»ها دیگر خیلی طول نمیکشند تا در ذهن و پس-ذهن جماعت نهادینه شوند و اگر بارشان منفی و یا بدتر مهیب و ترسناک باشد، البته که لازم نیست دکترای روانشناسی داشته باشیم تا بدانیم بالطبعه تبدیل میشوند به نگرانی مزمن و پس استرسزایی مشترک در جامعه که فکر رهایی از آن مطلوبیت عمومی خواهد یافت…
لذا تمام شد دیگر: پیرو خبر نشست فوقالعاده اخیر هیئت حکام آژانس انرژی اتمی سازمان ملل که پیشتر منعکس و به حضورتان رساندیم، گویا مرحله دیگری در راه «ریل گزاری شده» به سوی جهنم خودساختهی محتوم ملاتاریا پیموده شد، بدینگونه:
در ظرف یک هفته اکنون این فکر نهادینه شده که ملا و کمپانی اوباش شمشیر هنوز نداشته هستهیشان را از رو بستهاند و جلوی بازرس ها رسما نشان دادند که در حال گریز به سوی نیروی نظامی هستهای شدن هستند و در ظرف کمتر از شش ماه مقادیر اورانیوم غنی شدهی مناسب لازم را برای مینیموم یک بمب خواهند داشت…
میگوییم «مینیموم»، به این دلیل که غرب و آمریکا خودشان هم واقع بین بوده و اسگول نیستند و میدانند که هرگز نتوانستند با بهره گیری از توانایی و ظرفیت اطلاعاتی خود رژیم را وادار به شفافیت در فعالیت های هستهایش کرده و از تقلب در سانریفیوژ سازی و سانتریفیوژبازی بازداردش.
چرا؟ چون خلاصهاش این است که در طی دهه ها ثابت کردن اینکه آقایان چند تا سانتریفیوژ داشتهاند و دارند، و دارند در کجا غنی سازی میکنند در سطح کشور پهناوری مثل ایران، همراه با در نظر داشتن فاکتور های ظرفیت دیاثتی بالای ملاها و حجم تجربیاتشان در جنگ آسیمتریک، کاری بسیار مشکل تا غیرممکن بوده و هست.
پس نه اینکه بخواهیم برای طائفه آدمکش جهالت پیشه پپسی باز کنیم، فقط عرض غرضمان این است که ساده لوحی محض است اگر اولا احتمال پنهان داشتن عملیات سانتریفیوژبازی بیشتری را به آقایان قائل نشویم، و ثانیا در امتداد همان تفکر، آنان را همینک صاحب مقداری، انشالاه نه زیاد!، اورانیوم غنیسازی شده برای مقاصد کشتار جمعی ندانیم.
لاجرم باید نیز بگوییم که در پس زمینه نهادینه شدن وضعیت ذهنی و فکری بسیار منفی دنیوی فوقالذکر در رابطه با تهدیدها و جاهطلبی های هستهایشان علیه حکومت ملاتاریا و اوباش، نیز تحول بسیار مهم دیگری رخ داده و آن اینکه اکنون پس از دیر یا زودیای که داشت و دلمان را خون کرده بود، اکنون در سطح حقوقی سازمان ملل مکتوب و مثبوت شده که رژیم در تپه تورقوزآباد گلی بس مسموم کاشته و جوابگو هم نمیخواهد باشد!
پس، از این به بعد باید منتظر و شاهد عواقبش نیز که از منشأ همان مسئله حقوقی، حالا امنیتیاش پیشکش، جاری خواهد شد باشیم که یقینا به ضرر سخت آقایان در زوایای مختلفی منجمله متهم شدنشان به ارتکاب جرم و جنایت علیه بشریت نیز خواهد انجامید.
لذا صد البته جایش است که این تحول سطح جهانی مطرح حقوقی و امنیتی را، که نتیجه زحمات و پیروزی ایول اطلاعاتی کشور دوست مردم عاقل ایران اسرائیل است، در پیالهسرا به همه انساندوستان و عقلای دنیا تبریک گفته و یک دستتان درد نکنی و خسته نباشید موکد هم به دوستان اسرائیلی مان عرض بکنم…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟