متاسفم برای آخوند علی خامنهای واراذل مزد گیرش چون با آنچه که خوانده ایم در روزهای اخیر و در پیاله دیدهایم،
سپاه پاسداری که قلم،
قلمی که همیشه خواهان پاس حقیقت است چون از آن برای شایان تر نمی داند،
همیشه پیالهی نوشی مقابلش در خرابات نهاد،
تا در آن خود ببیند و یادش بیاید که پاسدار چه است،
و اصلا چرا در ذاتش اول ندایی برخاست،
و او را به پاسداری فرا خواست،
و از او چه را به پاسداری میخواست؟
آن سپاهِ مردم دوستی که اینبار خودِ «رهبر انقلاب» بدان اعتماد در خود نیافت،
و دستور به میدانش با حکم فرماندهی ولاییاش نداد،
با کنار ایستادن و دست خود به خون کودکان مردم نهآغشتن،
سیگنال مردم دوستیاش را در جوار قیام آبانی ایرانیان فرستاد…
تنها مانده که اسمش را رسما عوض کند،
کاش متوهم عمامه سیاه متوجه میشد،
دیگه تمومه ماجرا،
چون رسمش را باز یافته،
رسم حق پوییدن و حقیقت پاس داشتن،
و در حقیقت،
علی مانده! با حوضی پر از زالوهای چاق و کُلُفت و کت و گُنده،
یکی نجس تر از دیگری و خودش نجس تر از تکاتکشان…
زالوی بزرگ برون مرزش، نصرالله،
همان دیروز گفت ما نیستیم و ما را به آهان! آورد. نه؟!…
این غافلهی عمر عجب میگذرد!!…
باری،
حال برایتان روشنگری های تازه دکتر طاهری نازنینمان را به گوش دل شنفتنش توصیه مؤکد دارم که در آن به چگونگی فرایند خود نجس سازی ملاتاریا همراه با بسیار موارد نغز دیگر پرداخته شده که واقعا شنیدنشان به نحو بیان و گفتار ایشان، مضاف آوردن سود روشنگری، اصلا آدم از گوش کردن بهش حال میکند و به ایول در میآید…
خدایوند آقای طاهری را به سلامت پایدار و عمر فزون بیند،
چرا که،
رو راست از سر خود خواهی بگویم،
خیلی نیازش داریم…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
درود بر استاد پیاله چی عزیز….یکی جناب طاهری…یکی مانوک…مانوک…بعداز مانوک بلاگ شما شده محل فهم اخباردنیا برا بنده حداقل…مانوک گفت: امیرطاهری پیشکسوت بنده هستند،،رضاتقی زاده هم همین رو گفتند…نوش
جاوید باشید در مهر آصادق. نوش…