دنیای اسلامزدهی مسلمانان را رنسانسی اگر باشد،
یک عقلمان میگوید بهتر است که آغازش از همان اِپیسِنتِر epicenter یا مرکز اولیهی آلودگی خاورمیانه به عفونت نکبت و عفریت «اسلام ناب محمدی» باشد.
یعنی در بطن خود نفوس اعراب. نه؟!…
پس دوستان، همانا ویدئو زیر در خرابات ما شهود یستکفی آن شده! که خود اعراب را ببین که کراوات زده و حوری سیمین روی در میدان فوتبال بدون حجاب ویالون زده حالا چه ها میگویند!!! یا جدا یا ابلفرز، چه روز هایی را شاهد ایستادهایم!… نوشانوش!!…
حالا بهتر میتوان فهمید چرا نسل جوان عربستان دارد روی بقیه نسل های جوان مسلمان زاده را در پریدن به بیرون از قفس «اسلام ناب محمدی» باباها و جد و آبائشان، سفید میکند!!! و این تازه اول کار است!!…
نتیجه اخلاقی:
نازاهد شدن گربهی بن سلمان و ارفاق دهنده شدنش به موش، محض رضای نه خدای توی قوطی سیاه، بلکه به خاطر نسل جوانیست که قرار است او را شاه خود بدانند…
درود به همه ارواحی که در تولید ویدئو و ترجمه نصب شده زیر شراکت داشتند و دستشان درد نکناد…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نسل شیک حجازی!؟ بازگشت اعراب(عراق و عربستان خصوصا) ب دوران کدام شکوه تاریخی شان؟ حذف الله اکبر از پرچم عراق؟ قداست کنترل شده توسط کمپانی اسلام مقدس، بهتر است یا شخم تاریخ برای عبرت؟ لالایی توده ها و ب قول هراری پاسخ سوالات معنوی، چه میشود؟ فصل جدید تشیع با شیخ کمال حیدری و امثالهم؟ و عاقبت 4 اسطوره ی شیعی(فاطمه-حسین-علی-رضا) ماتم زده توسط ملاتاریا! اسلام فصل مشترک از مصر تا هندوستان بود،،یا تجدید ریشه های تاریخ ایرانی برای اتحاد مجدد یا پروموت اسلام ناب محمدی ب اسلام ناب، یا….!….درود ها بر جناب پیاله چی
بله صادق خان نازنین، نوش…
دل حقیقت را به آماج گرفتهاید. کارتان درست است دست مریزاد. حقیقت را شایان است که پاسش داشت و پاسدارش بود و اینجا آیا حقیقت جز این است که اسلام ناب محمدی همان قدر رنسانس پذیر است که حکومت خمینست اصلاح پذیر؟!…
یعنی رنسانس اسلام و اصلاح حکومت حاکم ملت گروگان ایران به معنی نابودی و از میان رفتن عملی هر دو اسلام اعراب و حکومت اسلامیست ملاتاریا است. نه؟!…
لاکن ما کلمهی رنسانس را آه و دردمندانه با یک دنیا خاطره دوست داریم و بقیه نوشتهجات همه بهانه نوش نگاری بود برای استفاده از آن!… آخر دیگر چهره و «آی لاو یو» عمو مانوک بس بی موقع و بیخداحافظی رفته عزیز ایرانیان با کلمه رنسانس عجین شده… نه؟…
درودبر استاد پیاله چی، ک لب را تر میکنید و نوش میدارید برایم،برایمان…
اگر شایان قلم،پاس حقیقت است،پس نمیتوان با آن، اسلام را از نو نوشت،چرا ک همین بود ک در چهله ای دیدیم(بالاخص با سینمایی شبی ک ماه کامل شد گویا آخرین تیشه ب درخت الله(روح الله) زده شد!،،داستان همان خمره شیره ایست ک شکست وتعفن موش پیداشد!اسلام تشتی بود ک میشد با آن مغز امتی را شست،لیک چنان از بام تزویر افتاد که خاک بر سر امت ریخت و این دَنگ آخر، ما ملت را از خواب پراند…اما رنسانس-مانوک-آی لاو یو و….جدای از همه ی بازی خوانی و تدریس شطرنج سیاسی،،،رفتار حرفه ای و رعایت اخلاقی ک ب مخاطب یاد میداد،یک طرف…مانوکی ک ب دوربین نگاه نمیکرد….درودها و سپاس بر شما استاد پیاله چی…نوش
مرسی صادق جان نوش…
متوجه نشده بودم این کامنت خوب شما رفته بود توی اسپم!!…
خوب شد رفتم چک کردم…