دوستان، نوش…
خبر خوب این است که از سخنان امروز خامنهای پر معلوم است که ترس برش داشته و خود را کاملا باخته.
نه تنها بجز یک بسم الله رحمن رحیم غلیظ گفتن دیگر به بلغور معمول عربی در ابتدای شر و ورهایش نپرداخت، بلکه امروز برداشت و حق را به خوزستانی های منقلب داد!!!
آخ، چرا نمردهام هنوز و زندهام تا در خاطرم هزارباره مرور کنم آن تلخ را که،
چه حسرت ها که نکشیدهایم در این چهار دهه سیاه آزگار،
که ایکاش وقتی که شاهنشاه فقید گفت صدای انقلابمان را شنیده،
ما هم منطقی عمل میکردیم و خودکشی ملی نمیکردیم…
ولی افتاد چنان که دانید, و همه میدانیم که باید به حرف شاه گوش میکردیم و آرام میگرفتیم…
حال، زهی خیال باطل که خامنهای بخواهد با قرینه سازی آنچه که اذعان به خرابی وضعیت خود ساختهاش است، با بیان «شنیدن صدای انقلاب» توسط شاهنشاه فقید، بخواهد خروش مردم را علیهش آرام کند.
نوچ! هرگز چنان نخواهد شد.
زمان شاه مردم خیلی نعمت داشتند که میتوانستند ببازند و باختند…
مردم الان مریض، بیکار، بیپول، گرسنه، و تشنه به آخر خط رسیدهاند و چَیزی دیگر برای باختن نمیبینند.
بله، مردم میدانند و حسرت میکشند که کاش به حرف های متین شاه گوش داده بودند و انقلاب نمیکردند…
ولی خامنهای که ۳۲ سال سلطه مطلقه با ظلم و فساد و جور و تباهی کرده، شاه فقید ما نیست و هرگز نباید خود را با او مقایسه در سلطنت یا هیچ چیز کند!…
شاهنشاه آریامهر، سازندهی ایران مدرن که روحش همواره قرین با مهر ایزدی باد، برکت و آبادی و فخر و عزت را به ایران آوردند، و خیز برداشته بودند که چند برابرش کنند.
لاکن خامنهای و اسبقش جز نکبت و ذلت و درد و مرگ هیچ نبودند و نیاوردند.
شرمشان باد، آن آخوندهای دوزاری یه لا قبا…
خامنهای اگر اکنون ارزنی عقل برایش باقی مانده، بفهمد که هنوز برای تسلیم صلح آمیز دیر نیست و الزامی برای ریختن خون از این بیشتر و آشوب و خدای نکرده ویرانی بیشتر نیست.
او باید بردارد و امور را واگذار کند به رضاشاه دوم و دولت انتقالی تحت سرپرستی او برای تدوین قانون اساسی جدید و تعیین نوع حکومت سکولار دموکرات آینده ایران.
همین…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟