البته معلوم نیست که فارسی پدر آدم را کمتر در میآورد ها!
و اصلا هم بحث این نیست که چرا زبان انگلیسی که فعلا آقای زبان های دنیاست انقدر پدر جد و آباد تازی پرست رهبر معظم مسلمین جهان و کائنات را درآورده که تلویزیون را میکند در آنجایش و «تلویزان» بیرون میکشد، و رادیو را «رادیان»، و سایر مهملات و خزعبلات!…
لاکن، لاجرم نوش…
الغرض می خواستم در باره ترجمهای که در سایت وزین ایران اینترنشنال دیدم از حرف های وزیر خارجه نازنین آمریکا آقای مایک چون تانک پومپئو در مراسمی که به مناسبت هفتاد و یکمین سالگرد تاسیس کشور پر ایول اسرائیل در واشنگتن برگزار شد، دو سه کلمهای به حضور منورتان توضیح بدهم که البته همراه آن مروری کوچک هم بر نقطه مشترکی در دستور زبان فارسی و انگلیسی در رابطه با بحث ‹صفت› خواهیم داشت.
هم در فارسی و هم در انگلیسی، دو جور صفت داریم که برای امر مقایسه در حالات زیر استفاده میشوند:
۱- اولی صفتی را در نظر دارد (تفضیلی) که یک چیز با چیز دیگری را در وجه مشترکی که دارند مقایسه میکند. مثلا درنظر بگیرید این جمله را:
«به عنوان یک ملا، کروبی از خاتمی مارمولک تر است»
این جمله با استفاده از «تر» به ظرفیت بالاتری از مارمولک بودن در آقای کروبی در مقایسه با خاتمی اشاره میکند.
و این چنین حالتی را (Comparative) در انگلیسی میتوانیم با اضافه نمودن «er» به صفت ایجاد کنیم. مثلا:
۲- دومین حالت برای صفتی است که (عالی) یک چیز را با جمعی از چیز ها در وجهی مشترک مقایسه میکند. مثال:
«به عنوان یک ملا، خمینی مارمولک ترین بود»
که در اینجا می بینیم که «ترین» بهترین استفاده گرامری را برایمان فراهم میکند.
و این حالت را (Superlative) میتوانیم منجمله با مددگیری از پسوند «est» به اضافه صفت اصلی در انگلیسی ایجاد کنیم:
حالا عرضی که به حضورتان دارم در واقع مربوط میشود به ماهیت صفت عالی و اینکه بعضی وقت ها در انگلیسی با آن چه کار میکنند:
همانطور که در بالا اشاره شد صفت عالی سر و کارش با یک یا تنها و تک نهادی است در مقایسه با جمعی دیگر از قماش خودش…
یعنی پیشاپیش می دانیم که بخاطر ماهیتش، به هنگام استفاده از آن نوع صفت داریم در باره یک چیز تک و تنها در موجودیتش صحبت میکنیم، و لازم به ذکر نیست که آن نهاد در آنچه که توصیفش شده تک و تنها است.
لاکن در انگلیسی به منظور تاکیدهای احساسی بعضی وقتها می آیند و کار شنیعی در حق صفت عالی میکنند و از کلمهی ‹تک› یا ‹تنها› یا «سینگِل single» قبل از صفتی که خودش پسوند لازم برای صفت عالی بودن را دارد استفاده میکنند که واقعا لازم نیست حتما آنرا به فارسی ترجمه کرد و همان خطا را در فارسی مرتکب شد اگر داریم جملهای انگلیسی را که صفت عالی با تاکید را بکار برده به فارسی ترجمه میکنیم… که شد کاری که مترجم سایت ایران اینترنشنال انجام داد و نتیجه اش بس کج وکوله و معیوب در مفهوم در آمد!
داستان این است که پومپئو بسکه دلش از ملاتاریا پر است و میخواست لذا جملهای با تاکید جانانه در آن جهت ادا کند، برداشت گفت:
و ایران اینترنشنال برداشت آن را ترجمه کرد:
«رژیم ایران تنهاترین و بزرگترین تهدید خاورمیانه است»
آخر تنهاترین یعنی چه اینجا؟!… یعنی بدبخت از بالاترین سقوط کرده و شده تنهاترین و پس مظلوم است و اینها؟!… یعنی چه؟! شعر داریم میگیم؟!…
و الّا، «تنها» همیشه یعنی تک. مثلا ده تا! تنها که وجود نمیتواند داشته باشد یکیشان از میان آنها بشود تنهاترین آخر!!!
میبینید چه میگویم؟!
این «تنهاترین» در ترجمه سایت ایران اینترنشنال خیلی ضایع نشسته آنجا و اصلا لازم نبود استفاده شود به دو دلیل:
۱- ما چنین تاکید کاری را در فارسی با اضافه کردن کلمه «تنها» به صفت عالی انجام نمیدهیم. اگر تاکید لازم باشد، یا با لحن صدا در محاوره آن را ادا میکنیم، و یا فوقش در نوشتار از ساختار های حاشیهای و دیگر استفاده میکنیم که چاشنی توصیف شوند برای تاکید آن. و حالا، احیانا، اگر خیلی دیگر احساس مسئولیت کردیم و نخواستیم چیزی را در ترجمه جا بگذاریم و مشغول الذمه صاحب کار و یا خدایان ترجمه شویم و لذا افکر کردیم که واجب است کلمه «سینگل» ترجمه شود، من آنرا اینگونه ترتیبش میدادم:
«رژیم ایران تنها بزرگترین تهدید خاورمیانه است»، که هنوز معنی اش عجیب و ناهنجار میشود کمی ولی نه به آن شدت!!
گرچه بهتر است اصلا بی اعتنا به «سینگل» اینگونه ترجمه و قال قضیه کنده شود:
«رژیم ایران بزرگترین تهدید خاورمیانه است.» والسلام!…
۲- اکثر اوقات، بله میشود، لاکن غیر ممکن است که همیشه بتوان ترجمه انگلیسی را به فارسی، و یا بالعکس فارسی را به انگلیسی کلمه به کلمه ردیف کرده و انجام داد. چرا که آنجاست که پدر آدم به عنوان یک مترجم معتبر در میآید و پدر خوانندهی بیچاره نیز در سعی اینکه بفهمد چه گفته شده و چه خبر است!…
لابلای نون و حلوا!…
نوش…
دستهها:نوش نگارش
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟