باورتان میشود دوستان؟، نوش!… میگویند یارو را توی ده راه نمی دادند ، می گفت به کدخدا بگین تو اتاق مهمونش واسم پیژامه لحاف و رخت خواب آماده، و دوتا دخترش را هم حموم کرده واسه نکاح صیغه حاجیتون ترگل… به خواندن ادامه دهید ›
نوش نگارش
ترامپ بولتون را اخراج کرد
نوش؟!… آقا ما عکس صورت این بابا رو گذاشتیم روی تنه بروس لی و وارد شدن اژدهاییش را خبر دادیم… https://piyalechi.com/2018/03/22/enter-john-bolton/ حالا آن آب و تاب دیروز زور!نالیستی که به خرج دادیم وانگهی امروز تف سربالایمان شد و به گونه… به خواندن ادامه دهید ›
ترامپ: دشمن در افغانستان را داریم بدجوری می زنیم
دوستان، نوش… ساعتی پیش پرزیدنت آمریکا در توییتش گفت لاکن در چهار روز گذشته در حال پیاده کردن چنان فکی از اراذل در افغانستان بوده ایم که در ده سال گذشته نبوده ایم!!! یعنی چنانشان کوبیده اند و خواهند کوبید… به خواندن ادامه دهید ›
قسمت جالبش!
کشته شدن ده بیست تا حزبلات در تاسوعای حسینی قسمت جالبش نبود، دوستان؛ اولندش که اونا شهید حسینی شدن و صاف رفتن به بهشت و الان با غلمان مشغولند!! دومندش هم اینکه دلمونو زده بسکه خوندیم از کباب داغ شدن… به خواندن ادامه دهید ›
نگاهی کوتاه به زندگی و روزگار حافظ – دکتر ترابی
جز دلم کو زازل تا به ابد عاشق رفت ***** جاودان کس نشنیدم که در این کار بماند خواجه شمس الدین در نخستین سالهای سده هشتم هجری، پنجاه شصت سالی پس از روزهای خوش سعدی ، در شیراز چشم به… به خواندن ادامه دهید ›
ترور مقام حزبالله در بیروت
دوستان نوش… این یکشنبه که گذشت روز زیاد جالبی شاید نبود برای حزب اللهی بودن در لبنان!… جسد سوراخ سوراخ شده مثل آبکش یکی از سران «سابق» حزب الله به نام علی حاطوم را درآپارتمانش در برج البراجنه بیروت پیدا… به خواندن ادامه دهید ›
گند تورقوزآباد؛ آچمز هستهای رژیم
«ظاهراً تورقوزآباد نتانیاهو گَندِش در اومده»، خبری بود که فرشید دوست بالاترینی به پیام خصوصی برایم فرستاد. دمش نوش!… خدایگان را سپاس… ما که انقدر تورقوزآباد گفتیم توک زبانمان تاول زد!!… حالا بالاخره داریم به جایی میرسیم که انشالاه خیر… به خواندن ادامه دهید ›
مسئلهی خاکیان
دوستان، به دل سوختهام، مرهم گزارنده ترین نوش کلامی، از رهگذری در تاریکی آمد… نوش… خداوند (خود-آوند) کودکی موی سپید به ساحت مام زیبای زمین و ساخته از خاکش داشت، خاک به خاک بر خواهد گشت… لاکن مسئلهی خاکیان به… به خواندن ادامه دهید ›
وداع، استاد
لاکن پیاله افتاد و نوشش ریخت خاطره به مویه ماند و خاک بر سرش ریخت گلو خشکید ، قلم خوابید در اندوه تاریک بی وداع دوستی دستی بیصدا به تخته سیاه سوگ نوشت وداع، استاد. آی لاو یو…